خاطره من از روز کنکور

چیزهایی که می خواهم از روز و شب کنکور برایتان بگویم دقیقا برای من اتفاق افتاد! من برای کنکور ارشد خودم رو اماده کرده بودم، کنکور من ساعت هفت و نیم صبح شروع میشد، من شب کنکور با اینکه خیلی هم خسته بودم فکر کردم که کمی درس بخونم، آخه استرس کنکور من رو رها نمی کرد، فکر می کردم آروم میشم، برای همین شروع به خوندن کردم، کمی درس ها رو بالا و پایین کردم تا شاید استرسم کمتر بشه، تو خوندن هام احساس کردم دارم آروم تر میشم ولی دوست داشتم بخونم و بیشتر بخونم، هرچی بیشتر میخوندم فکر می کردم چیزی بود که بیشتر بخونم، تو این حالت بودم که ساعت رو نگاه کردم و دیدم ساعت شده ده و نیم شب، تصمیم گرفتم که شام سفارش بدم، نمی دونم چی شد که به فکر یه پیتزای آمریکایی افتادم، زنگ زدم و سفارش دادم، تا غذا بخواد بیاد تقریبا ساعت یازده و پانزده دقیقه شده بود. بعد تا به خودم بجنبم و در تخت خوابم دراز بکشم ساعت شده بود دوازده و نیم! بعد از اون نمی دونم چرا خوابم نمی برد، من اونوقت باز کتاب دست گرفتم به امید اینکه بخوابم نمی دونم چی شد که سر کتاب بیهوش شدم و دقیقا ساعت هفت و ربع از خواب بیدار شدم.

 بیدار شدن همانا و بدون صبحانه رفتن به سمت کنکور همان! بعد دربست گرفتم، مسیر منتهی به محل برگزاری شدیدا ترافیک بود و اینکه می ترسیدم دیر به جلسه برسم! وقتی هم پیاده شدم فهمیدم محل آزمون در انتهای محوطه دانشگاه هست و باید مسافتی رو پیاده برم، خلاصه خیس عرق رسیدم به سر جلسه کنکور، بدون اینکه صبحانه خورده باشم بدون اینکه چای خورده باشم و از همه صورتم عرق می ریخت و حسابی گرمم شده بود. سعی کردم خودم رو اروم کنم و با ابی که دم ورودی بهم داده بودن کمی خودم رو خنک کردم، دستهامو خشک کردم چند دقیقه بعد کنکور برای من شروع شد. کمی آشفته بودم چیزی به ذهنم نمی اومد، هیچی ! قفل کرده بود مغزم ولی من برای بردن اومده بودم، اومده بودم رتبه ام تک رقمی باشه، خودمو جمع کردم، آهسته و آروم شروع کردم به ذکر گفتن، یک دقیقه ذکر گفتم و بعد شروع کردم به تست زدن، همه چیز خوب پیش می رفت؛ سعی می کردم اول آن چیزهایی که بلد بودم را حل کردم، بعد به سراغ بقیه تست ها رفتم،  هر چه از کنکور می گذشت حس بهتری داشتم.ولی یک مراقب بالای سرم پشت سر هم با دوستش حرف میزد و این به شدت رو اعصاب من بود! کنکور هر چه بود تمام شد ولی برای من چند درس داشت که به شما بگویم.

1. روز قبل از کنکور هیچ کاری نکنید!

من اگر به گذشته بر می گشتم قطعا روز قبل از کنکور هیچ کاری به جز ورزش صبحگاهی نمی کردم تا شب را زود تر بخوابم و اینقدر استرس را نبینم.

به خصوصی مرور مطالب که در تدریس خصوصی دروس سنگین تر داشته اید مثل تدریس خصوصی فیزیک، تدریس خصوصی حسابان، تدریس خصوصی زبان

2.حتما صبحانه بخورید!

فرایند کنکور شدیدا انرژی بر هست و شاید دانسته های شما به خاطر عملکرد پایین مغز چندان به دردتان نخورد، حتما صبحانه یا موارد شیرین بخورید تا قندتان در زمان کنکور بالا باشد.

3.مسیر رفتن به سمت کنکور را پیش بینی نکنید!

 من فکر می کردم مسیر رسیدن به محل کنکور کوتاه و بی ترافیک باشد!ً در حالی که اصلا اینجور نبود و شدیدا این مسئله به من استرس وارد کرد. روز قبل از کنکور اگه به محل کنکور بروید خیلی خوب خواهد بود!

4. ذکر بلد باشید

 حتما ذکری زیر  لب داشته باشید تا استرس شما را از پای در نیاورد، شک نکنید که این مسئله می تواند آرامش زیادی نصیبتان کند. ذکر من این بود" هیچ کس نمی داند می رود یا بر می گردد"

5.با مراقبان درگیر نشوید!

 کاری به کار اطرافیان نداشته باشید سعی کنید بر روی کار خود متمرکز باشید و در صورت اذیت کننده بودن وضعیت با خواهشی در خواست کنید که آرامتر باشند! در هر صورت کاری به آنها نداشته باشید.

این نکته را در کلاس درس و تدریس خصوصی هم باید رعایت کنید مثل تدریس خصوصی عربی، تدریس خصوصی زیست، تدریس خصوصی زبان

6. آرام باشید

 سعی کنید آرام باشید و در طول کنکور به راحتی رفتار کنید، آب بخورید و اگر سوالی برایتان سخت باشد به راحتی از آن بگذرید چرا که سختی برای همه است و کلی سوال آسان شاید برای شما موجود باشد.

سخن آخر اینکه، کنکور را با آموزش های پشت سر هم و میزان بالای یادگیری می توانید به راحتی از مقابل بردارید اگر مثل یک حرفه ای عمل کنید!

کادو روز معلم از جنس هیجان و مهربانی

امسال هدیه متفاوت به معلم خود بدهید، هدیه ای از جنس هیجان، از نتیجه کارگروهی بچه ها هم می تونه باشه، شادی یک معلم وقتیه که ببینه شاگردها بلدند با هم هماهنگ باشند، بلدند کار تیمی انجام بدهند، حالا کار تیمی می تونه تزئین کلاس باشه، میتونه تمیز کردن کلاس و میز معلم باشه، میتونه کار قشنگی برای خنداندن و خوشحال کردن باشه. حالا چقدر تماشایی وقتی شاگردهای کلاسهای پایینتر برای معلمشون دارند فکر می کنند.

اگر از یک سمت دیگه به این ماجرا نگاه کنیم، آیا بچه هامون را داریم طوری تربیت می کنیم که دوست داشته باشند فرد دیگری را خوشحال کنند؟! آیا حس نوعدوستی را بهشون تو خونه آموزش دادیم؟ که تدریس خصوصی نوعدوستی فقط در آغوش خانواده ممکن است

خوشحال کردن معلم از مسیر دوست داشتنش بدون کادو برای معلم هم ممکن هست. با یک نامه با دستخط خود شاگرد، تشکر و ادای احترام خالصانه بابت همه آموزش های مثلا تدریس خصوصی زبان، تدریس خصوصی حسابان

با یک شاخه گل از گلدان تزئینی خانه، این ادای احترام نه به خاطر کم کردن هزینه تدریس خصوصی است و نه برای بیشتر نمره گرفتن! جوابش هیجان و خوشحالی استاد است.

معلمی، از جنس معلم با اشتیاق و شوق به بچه ها و علاقه به پرورش و یاددادن، از کلاسش انرژی میگیرد و از احترام والدین آزادی عمل می یابد و هیچ مانعی جلودار کار خوبش نمیشود، پس هدیه ای برای خوشحال کردن این معلم به او انرژی دو چندان میدهد وقتی بداند خود شاگرد با توانایی و افکار خودش به فکر هدیه افتاده و مهیا کرده است.

معلم هر رشته ای که تدریس کند، چه تدریس خصوصی باشد و چه در کلاس درس دهد، همیشه از شاگرد یا شاگردان خود انرژی میگیرد و مصداق خوبیست برای: مستمع، صاحب سخن را بر سر ذوق آورد؛ حالا چه در تدریس خصوصی فیزیک باشد، چه تدریس خصوصی زبان، تدریس خصوصی حسابان و تدریس خصوصی ریاضی و چه برای یادگیری مهارت و در تدریس خصوصی شنا و تدریس خصوصی پیانو و ... پس افکار مثبت را زمان تدریس جریان بدهید تا معلم خوب سیل اطلاعات را سرازیر کند.

یک کنکوری در یک سوم منتهی به کنکور با خود چه می گوید؟

یک ضرب المثل چینی وجود دارد که می گوید" مهم نیست از کجا شروع می کنید مهم اینه که کجا می خواهید به پایان برسونید" اکنون همه داوطلبان در یک سوم پایانی مسیر قرار دارند، مسیری که منتهی به کنکور است ارزش بالاتری نسبت به بخش های دیگری مسیر دارد، این یک سوم پایانی مشخص می کند چه کسی کجا باید بایستد، مسیر منتهی به کنکور همانند یک سراشیبی است، سرعت گذر زمان در اینجا بسیار بالاست، استرس ها به خاطر این سراشیبی و نزدیک تر شدن زمان کنکور بالا تر می رود، همه چیز اینجا ارزش دو چندان می گیرد، هر چیزی که در این مرحله اندوخته شود ( چه به صورت فردی چه از طریق استاد خصوصی) سر جلسه کنکور  با احتمال بالاتری خود را نشان می دهد، از طرف این قسمت از مسیر کنکور را می توان به بازی شطرنجی تشبیه کرد که خبری از مهره های سرباز نیست و شطرنج باز با مهره های قدرتمندی که دارد می تواند بازی را به سمت خود برگرداند. نمی دانیم شما که این مطلب را از استاد سلام میخونی در چه مرحله ای هستی ، چقدر آماده هستی، چند سناریو و چند توصیه داریم برای تو، خودت ببین که در کدوم وضعیت کنکوری هستی.

شعار قوی های کنکور اولی ها: من آغاز و تمامم!

بعضی از شما داوطلبان دو سوم مسیر را عالی پیمودید و با اندوخته بالایی وارد این یک سوم پایانی می شوید به شما خسته نباشید می گوییم و در گوشتان زمزمه می کنیم کار را آن کرد که تمام کرد، به هیچ چیزی مغرور نشوید، مثال ان خرگوش نباشید که به توانایی های خود مغرور بود و مسابقه را به لاک پشت باخت. در این مدت زمان باقی مانده مخصوصا در نیمه اول از این یک سوم پایانی شما که همه چیز را خوب خوندی و چیزی را از قلم نیانداختی با تدریس خصوصی و استاد خصوصی آن ریز کاری ها را یاد بگیرید، و دانش تان را استحکام ببخشید. بگذارید اینطور بگویم، همه خانه های ایرانی بدون زلزله محکم هستند ولی کدام یک در مقابل زلزله مقاوم هستند، شمایی که این همه خوانده ای و تلاشت را کرده ای حیف است با چند سوال چالشی خانه ات ترک بخورد و از آن ایده ال مد نظر عقب بیوفتی، پس در این قسمت ضعف هایت را بیشتر از قوت هایت دوست داشته باشد و سعی کن آنها را برطرف کنی.

شعار کج دار و مریز های کنکور :سیل باش!

بعضی از شما داوطلبان تا کنون کج دار  عمل کرده اید، کمی خواندید بعد رها کردید و این پروسه کنکور خواندن را سینوسی ادامه دادید. به شما می خواهم بگویم، هر چیزی که رخ داده را پشت سرتان بگذارید پشت سرتان باشد، عربها ضرب المثلی دارند که می گوید " فات مات " یعنی آنچه که گذشت مرده است، باید به جلو نگاه کرد، شما می توانید در این یک سوم پایانی همانند یک سیل باشید که می خواهد از سد کنکور بگذرد، آیا می خواهید تبدیل به یک سیل شوید؟ خب برای تبدیل به سیل شدن باید همه چیز سریع اتفاق بیافتد شما باید با سرعت بالایی یاد بگیری و با سرعت بالاتری انجام بدهی و تمرین کنی. برای اینکه تبدیل به سیل شوید از استاد خصوصی استفاده کنید و سعی کنید با تدریس خصوصی همچون سیل محکم و پر قدرت یاد بگیرید و تمرین کنید. به خودتان مرتب بگویید، من می تونم سیل باشم! یا مثلا به خودتان اینطور بگویید، رژین سیل باش!

شعار مصیبت زدگان کنکور: من بازنده نیستم!

نخواندم، برادر من، خواهر من هیچی نخوندم. بنا به هر دلیلی شما تا کنون برای کنکور هیچ تلاشی نکردید، کنکور برای شما از همه افرادی که خوانده اند  یا به قول خودمون خر خونی کردند، کنکور اهمیت بیشتری دارد. اگر پذیرفتید که بازنده باشید و مزه تنبلی یک بار زیر زبانتون شیرین آمد، دفعه بعد که خواستید بلند شوید و برای کنکور بخوانید همانند یک فرد صد و هشتاد کیلویی خواهید بود که برای قرار گرفتن در مسیر باید اول شصت کیلو اضافه وزن کم کند. خب چرا می خواهید شصت کیلو به خودتان اویزان کنید؟! از طرف دیگر اینکه چهار ماه مانده، چهار ماه زمان کمی برای تغییر سرنوشت نیست، بارسلونا در هفت دقیقه سه گل زد! کاری که در هشتاد و هفت دقیقه جلوی تیم پاریسن ژرمن به زور توانسته بود بکند را در هفت دقیقه تکرار کرد. پایان بازی را می توانید بهم بزنید، به خودتان بگویید که بازنده نیستید، مهم نیست نتیجه، گور پدر کنکور اصلا، فقط به خودتان فکر کنید و مثل بازنده ها در یک سوم پایانی مسیر قدم نزنید، همانند همه بدوید و نشان بدهید که چقدر زیبا می دوید. همانند کسی نباشید که خط پایان را نمی خواهد ببیند!

هر کدام از این سناریو به شما می خورد شاید شما جزو اینها نباشید و شرایط خاص دیگری داشته باشید، در هر صورت فقط داد بزنید که من می خواهم برنده باشم. برای خودم برنده باشم.

استاد سلام برای بچه های کنکوری کلاس کنکور در زمینه های مختلف و تدریس خصوصی فیزیک، تدریس خصوصی شیمی، تدریس خصوصی حسابان، تدریس خصوصی زبان انگلیسی، تدریس خصوصی عربی، تدریس خصوصی زیست شناسی و ... را در نظر گرفته است , هزینه تدریس خصوصی هر درس را نیز مشخص کرده است.

از شغلم بدم میاد! عوض کردن شغل و رسیدن به علایق در سال نود و شش

همه فکر می کنند که کمترین منبعی که در اختیار دارند منبع سرمایه و پول است اما کمی به سالی که گذشت نگاه کنید، حسرت چه چیزی را بیشتر از همه می خورید؟ پول یا زمان؟ ثابت شده افراد بیشترین حسرتی که در زندگی خود می خورند حسرت زمان و فرصت های از دست رفته است تا پول و سرمایه. زمان بر خلاف سرمایه منبعی محدود برای افراد است، علاوه بر این نمی توان زمان را خرید یا آن را اندوخت، زمان عمر انسان محدود است، نمی خواهیم با یادآوری محدود بودن عمر انسان کام شیرین نود و شش تان را تلخ کنیم، قصد مان از گفتن این حرفها این است که عمر محدود است پس چرا کاری نکنیم که لذت در این عمر اندک دوبرابر یا چندین برابر شود چرا کاری نکنیم که با اعتماد به نفس بیشتری زندگی نکنیم و اصلا چرا کاری نکنیم که خوش نباشیم؟ این سوالهایی است که بد نیست در ابتدای سال از خود بپرسید.

کلید بهبود زندگی، توجه به توانایی و علایق فردی است

اینکه یک فرد چه کاری می تواند انجام بدهد تا حس خوشی و لذت زندگی اش در بازه زمانی مشخص بیشتر شود پاسخ های متعددی می تواند داشته باشد اما هر پاسخی که مطرح باشد باید معطوف و متوجه فرد باشد و توانایی ها و مهارت های فرد را پرورش بدهد از طرف دیگر از نظر بعد اجتماعی برای فرد موفقیت و کسب سرمایه  و قدرت به همراه داشته باشد تا فرد از بعد های مختلفی حس رضایت داشته باشد. پس نتیجه اینکه فرد باید به خود توجه کند و به سمت پرورش علایق، توانایی های خود برود. قبل از لیست کردن علایق و توانایی های فردی باید واقع بینی را آموخت!

نمی شود به سمت علایق و توانایی های فردی به یکباره تغییر جهت داد! تصمیم های خلق الساعه و ناممکن هیچ گاه رنگ واقعیت به خود نمی گیرند. یک فردی که در تهران زندگی می کند به دلیل خرج و مخارج زندگی نمی تواند به راحتی از کار خود استعفا بدهد و در سن سی سالگی به طور مثال به علایق خود بچسبد! یک فرد به طور عادی روزانه چهل و پنج ساعت از هفته کار میکند پنجاه و شش ساعت در هفته می خوابد، چهارده ساعت در هفته غذا می خورد و اگر بپذیریم که روزانه سه ساعت یعنی هفته ای بیست و یک ساعت صرف امور جاری می کند این مقدار ها را که جمع بزنیم می شود صد و سی و شش ساعت در هفته از صد و شصت و هشت 168 ساعت وقت ممکن در هفته! پس فرد حدودا سی و دو ساعت در هفته برای انجام امور مورد علاقه خود وقت دارد، که البته در شکل بالا به نحو ساده تر زمان برای آموزش و مطالعه توضیح داده شده است، باید یاد گرفت باید سراغ آموزش های شغل های جدید با سرمایه کم رفت، تدریس خصوصی فتوشاپ، تدریس خصوصی فیزیک، تدریس خصوصی زبان انگلیسی، تدریس خصوصی اتوکد، تدریس خصوصی اکسل، تدریس خصوصی برنامه نویسی، تدریس خصوصی زیست، تدریس خصوصی حسابان، تدریس خصوصی حسابداری همه مهارتها و درسهایی هستند که پله برای موفقیت را می توانید با آنها بالا روید

 هر چقدر فرد این سی و دو ساعت را مغتنم بشمارد می تواند آن چهل و پنج ساعت کار هفتگی را از آن خود کند و به انسانی تبدیل شود که حدودا از نیمی از هفته خود کاملا رضایت دارد.

چطور می شود یک فیل را خورد؟

پاسخ این سوال که چطور می شود یک فیل را خورد ساده است! پاسخ این است، لقمه لقمه! برای رفتن به سمت علایق و گسترش توانایی های فردی باید گام به گام به پیش رفت. اولین مرحله برای قدم برداشتن به سمت علایق و گسترش توانایی های فردی در راستای نیل به اهداف فردی و رسیدن به موقعیت تثبیت شده در زندگی از نظر مالی و سرمایه، این است که شروع به گسترش توانایی ها و مهارت اندوزی در زمینه مورد علاقه از طریق یادگیری بکنید. با توجه به آن سی و دو ساعت بهترین کم خرج ترین و ممکن ترین راه یادگیری از طریق کلاس های خصوصی است.

کلاس های خصوصی راه برون رفت از وضعیت موجود

کلاس های خصوصی چند مزیت نسبت به سایر روش های یادگیری دارند. اولین مزیت آنها اثر بخش تر بودن آنها است. شما به وسیله یک استاد خصوصی مجرب مسیر مشخص با اهداف کاملا عینی را از نظر زمانی در مدت زمان کمی می پیمایید. در واقع با استاد خصوصی شما سعی و خطا نخواهید کرد. از طرف دیگر استاد خصوصی متناسب با نیاز بازار و همچنین علایق شما گام بر می دارد و کاملا منعطف است و چهارچوب های خشک کلاس های آموزشگاهی را ندارد. مورد اخری که در خصوص دوره های تدریس خصوصی مطرح است این است که از نظر زمان و مکان کاملا منعطف هستند، به یاد داشته باشید شما تنها سی و دو ساعت در هفته برای خود دارید نمی خواهید که آن را در ترافیک و رفت و آمد خرج کنید می خواهید؟

تدریس خصوصی گران است؟ بی خیال!

هزینه تدریس خصوصی نسبت به مهارتی که به دنبال آن هستید مابین دویست هزار تا چهارصد هزار در ماه بیشتر نیست. اما اثر بخشی دوره های تدریس خصوصی به مراتب بیشتر از دوره های آموزشگاهی است. دقت کنید که شما در دوره های آموزشگاهی دو هزینه زمان و پول را انجام می دهید. از طرف دیگر مهارتی که با دوره های تدریس خصوصی کسب می کنید بسیار سریعتر به پول می رسد تا دوره های عمومی! کمی فشار اولیه شاید احساس کنید اما این فشار دائمی نخواهد بود.

یک خلاصه جزئی تا اینجا!

یک جمع بندی تا اینجا بد نیست داشته باشیم، ما تا اینجا گفتیم که فردی که به علایق  توانایی های خود توجه کند قطعا حس رضایت از زندگی بالاتری دارد، این فرد اگر کار داشته باشد نمی تواند به سادگی به علاقه مندی های خود بپردازد چرا که سی و دو ساعت در هفته بیشتر در اختیار ندارد بعد از این مقدمه گفتیم که یکی از راههای برون رفت از این وضعیت گرفتن کلاس خصوصی و اقدام به یادگیری از طریق استاد خصوصی است.  بعد گفتیم که کلاس خصوصی گران نیست! حالا به این رسیدیم که باید مسیر یادگیری خود را طراحی کنیم.

مسیر یادگیری

مسیر یادگیری از طریق یافتن یک استاد خوب می گذرد که در این زمینه می توانید روی کمک استاد سلام حساب کنید، علاقه مندی های اولیه خود را به گونه ای ترتیب دهی کنید که به سرعت به سرمایه برسید تا بقیه مسیر را ایمن تر بگذارنید. در طراحی مسیر خود حتما از استاد مشاوره بگیرد و متناسب با وقت های ممکن برنامه بچینید.

سخن آخر

اگر فکر می کنید رسیدن به آنچه که دوست دارید سختی ندارد، مطمئن باشید شما آن چیز را دوست ندارید و یک تصور زیبا فقط برای خودتان دارید. اما اگر می خواهید با لذت به زندگی ادامه بدهید بدانید که دیر نیست ولی فردا چرا دیر است.

چرا امسال باید هشتم مارس، روز جهانی بانوان را با صدایی بلند تر از همیشه تبریک بگوییم ؟

چرا امسال هشتم مارس، روز جهانی بانوان را با صدایی بلند تر و قوی تر از همیشه تبریک بگوییم ؟

روز جهانی بانوان هم مانند بقیه روز های خاص ثبت شده در تقویم یادآوراتفاق و مناسبتی است یا به گروه خاصی تعلق دارد تا هر ساله برای ما یادآوری باشد. این روز هم مناسبتی ارزشمند و فرصتی برای تبریک به همه بانوان است.

ولی انگار که امسال یا بهتر است که بگیم هر سال بیش تر از پارسال حضور بانوان را پر رنگ تر و موثر تر از قبل احساس می کنیم. از عرصه سیاست گرفته تا دانش، کسب و کار، تکنولوژی و هنر.

خانم هایی که سرسختانه برای اهدافشان جنگیدند، خانم هایی که به دنبال تحول بودند و می خواستند در پیشرفت این دنیا سهمی داشته باشند. با خلاقیت و نوآوری خود حرفی تازه زدند و قدم در راه هایی گذاشتند که تا دیروز مردانه بود و ذهنیت جدید را در جامعه ساختند.

دیگر مرزی برای این شجاعت وجود ندارد، این بانوان را در ایران خودمان هم میبینیم. از اطرافیان گرفته تا کارآفرینان که کارهایی  بزرگ انجام دادند، اشتغال زایی کردند و برای پیشرفت سرزمین خود تلاش کردند.

استاد سلام نیز به نوبه ی تبریک با صدای بلند تر از همیشه یه این بانوان قوی می گوید.

                     

استاد سلام مرجع تدریس خصوصی فیزیک، تدریس خصوصی حسابان، تدریس خصوصی تافل، تدریس خصوصی آیلتس و تدریس خصوصی انگلیسی