شما کدام یک را انتخاب میکنید؟
سالیان گذشته دانش آموزان میدانستند هر آنچه که باید آموزش ببینند در مدرسه اتفاق می افتد و برایشان شانس مجددی وجود نداشت تا بتوانند توسط معلم درس را مجدد فرا بگیرند.نت برداری و نوشتن نکات مهم مطالب درسی در سر کلاس درس بسیار مرسوم بود.
تعداد زیاد دانش آموزان درکلاس و نداشتن تمرکز کافی از معایب آموزش در کلاس بود. معلم درحالی که پشت به کلاس بود بر روی تابلو می نوشت و عملا نمیتوانست بر دانش آموزان کنترلی داشته باشد. ترتیب چیدمان صندلی ها به طوری بود که تعامل میان دانش آموزان را به مراتب کمتر میکرد.معلم علاوه بر داشتن دانش گسترده به اعصاب محکم نیز نیاز داشت تا بتواند تعداد زیادی شاگرد را همزمان مدیریت کند.
حتی اگر مدرس فرد ماهری در برقراری نظم کلاس بود اما در افزایش میزان جذب و تمرکز افراد موفقیت نداشت و تنها تعداد اندکی از شاگردان همیشه بهترین بودند. در همه کلاس ها دانش آموزان سطح متوسط و ضعیف بیشترین تعداد را شامل میشدند.زمام امور به دانش آموزان بهتر می افتاد و دانش آموزان متوسط و ضعیف شانس کمتری داشتند.
تدریس در کلاس های شلوغ با چالش های زیادی روبرو بود.زمان برای دانش آموزان محدود بود و اگر تعداد سوالات زیادتر میشد هم سر و صدای شاگردان دیگر بلند میشد و هم از حوصله کلاس خارج بود. شاگرد باید منتظر زمان استراحت میشد تا اگر معلم وقت داشت و حوصله داشت از او سوالات خود را بپرسد.در نتیجه به همه سوالات پاسخ مناسبی داده نمیشد.
مطالب درسی بر اساس نیاز هر دانش آموز نبود و برای همه افراد با بهره های هوشی متفاوت یکسان بود و سبب عدم مشارکت برخی دانش آموزان در کلاس درس میشد. و همین موضوع سرعت آموزش را کم میکرد چرا که بعضی مفاهیم باید تکرار میشد تا برای همه قابل فهم تر باشد.معلم نمیتوانست مطالب درسی را فراتر از استاندارد های مشخص شده آموزش دهد و به طبع محدود میشد.
در تدریس گروهی مدرس به عنوان متکلم وحده بود که به عنوان منبع آموزش برای دانش آموزان شناخته میشد. کلاس درس به جلسه سخنرانی تبدیل میشد که مشکلات در درک و تفهیم مفاهیم به قوت خود باقی بود.یکی از مزایای تدریس گروهی بیان دیدگاه ها و نظرات متفاوت بود که پتانسیل کلاس را بالا میبرد و شاگردان با زوایای متفاوت آموزش آشنا میشدند.
ادامه مطلب در اینجا همراه ما باشید