آنچه در مدرسه و دانشگاه یاد نگرفتیم!

سیستم های آموزشی 16 سال از بهترین روزهای زندگی نسل قبراق و پر انرژی هر کشور و ملتی را می گیرند تا آنها را برای زندگی کردن آماده کنند. اما مهم اینست که آموزشهایی که در طول این 16 سال، هزینه و وقت این جمعیت بزرگ را می گیرد، موفق بوده یا به اصطلاح چیزی از قلم نیافتاده باشد.

همیشه تعداد کسانی که از دنیا می روند و نامی از آنها نمی ماند، بیشتر از کسانی است که سالها پس از مرگشان همواره از آنها به نیکی یاد می شود. به نظر می رسد تعداد اندکی از انسانها محصول آموزش صحیح در سیستم های آموزش و پرورش صحیح هستند و این راز جاودان ماندن نام اندکی از انسانها در مقابل گروه کثیری است که هیچ جا نامی از آنها نمی ماند.

اکثر قریب به اتفاق ما به اشتباه یاد گرفته ایم که خوب حفظ کنیم تا اینکه خوب فکر کنیم!

همیشه سعی شده تا حافظه ی دانش آموزان تقویت شود نه اینکه شیوه های صحیح و درست تفکر را به آنها بیاموزند. تمام سالهای دوره ی مدرسه و گاهی دانشجویی ما به حفظ مطالبی گذشت که بعد از تمام شدن دوران تحصیل عموما بی کاربرد و بی فایده ماندند.

تمام صبح هایی که خواب آلود و کسل راهی مدرسه شدیم، تمام عصرهایی که دلهره ی تمام نشدن تکالیف مدرسه و تدریس خصوصی را داریم، لذت بازیهای دسته جمعی را به طعم تلخی آلوده می کرد، این سیستم آموزشی بود که داشت ما را برای یک زندگی روتین و تکراری آبدیده می کرد.

در این سیستم آموزشی- که فقط هم به مدرسه و دانشگاه محدود نیست و اتفاقا از خانه و پدر و مادر شروع می شود و متولی اش هم تمام کسانی هستند که نقشی را روی ذهن یک کودک آماده ی آموزش می اندازند- یک سری مزخرفات را در ذهنمان ریخته اند که تاثیرات منفی اش حالا حالاها گریبان سرنوشت ما را گرفته است.

                                                                 

 مثلا:

• تنها راه موفقیت، درس خواندن است. واقعیت این است که تنها با درس خواندن صرف، هیچ چیزی نخواهیم شد. خیلی چیزها هست که توی مدرسه ها و دانشگاهها یاد نمی دهند. اتفاقا باید آنها را بدانیم تا چیزی یا کسی شویم!
• تلقین این موضوع به دانش آموزان که تو خاص نیستی! اگر منظورمان از خاص، چیزی مثل سوپرمن یا رستم باشد، همه ی ما یک روز شرمنده ی خدا خواهیم شد که خودمان را دست کم گرفته ایم و رستم یا سوپرمن نشده ایم! یادتان نرود که تلاش از استعداد مهم تر است.
• برای رسیدن به موفقیت باید مرزها را درنوردید. البته دقیقا هم منظور مرزهای کشور عزیزمان است. خیلی ها فکر می کنند ماندن در ایران، توان رشد را از آنها می گیرد. اما یادشان باشد در کشوری که اکثر انسانها تنبل هستند و مسیر درست را انتخاب نمی کنند، اگر کمی تلاش کنند حتما موفق خواهند شد. در خارج از ایران رقبای بلند قد تری دارید!

توصیه می کنم در کنار چیزهایی که در مدرسه می آموزید، چیزهایی را هم که یاد نمی گیرید در برنامه داشته باشید و خودتان برای پیشرفت خودتان قدم بردارید.

1-مهارتهایی مثل مهارتهای مالی و هوش مالی خود را افزایش دهید.

2- مهارتهای فکر کردن را بیاموزید.

3-اصول کسب و کار و بازاریابی را قبل از ورود به بازار کار بدانید.

4-یاد بگیرید چگونه ارتباط موثر داشته باشید.

5-زبان انگلیسی را به خوبی بیاموزید. خیلی ها به دنبال تدریس خصوص زبان هستند اما تعداد کمی به زبان انگلیسی تسلط دارند.

6-تایپ ده انگشتی از مهارتهایی است که در دنیای امروز باید بر آن مسلط باشید(در مقاله ای از همین سایت به طور مفصل بخوانید.)

در آخر به این نکته توجه کنید اگر این مهارت ها را در سیستم آموزشی به شما یاد نمی دهند، پس لباس رزم بپوشید و وارد گود شوید و یکی از اهدافتان را یادگیری این مهارت های مهم بگذارید. بهانه هم نیاورید که کلاس ها دور و ترافیک سنگین است زیرا کلاس مجازی تمام این مشکلات را حل کرده.

جامعه و مردمی که در کنار شما زندگی می کنند، مدرسه و معلمان گمنامی هستند که بدون هیچ چشمداشت و شهریه ای می آموزند. فقط شما هستید و آزمون و امتحانی که روزگار از شما خواهد گرفت.

آموزشهایی که بدون داشتن معلم خصوصی و بدون تدریس خصوصی، به ارزشمندی کلاس خصوصی فیزیک و کلاس خصوصی شیمی خواهند بود. حتی هزینه ی این آموزشها در مقایسه با هزینه تدریس خصوصی که برای هر درس می کنید خیلی کمتر خواهد بود.

امسال هم برای پدرمان جوراب بخریم؟!

به من می گفت چرا همیشه جمعه ها که میشه میگی میخوام مشق بنویسم و پاک کن ندارم! خط کش ندارم، نقاله! گونیا! ماشین حساب! 
راست میگفت، حالا که از دور نگاه می کنم هنوز نمی دونم چرا جمعه ها راش مینداختم که برام پاک کن بخره آخه چرا وقتی که کوچیکیم همش زورمون به مامان بابا ها میرسه؟ 
چرا اینهمه بهشون فشار میاریم؟ بعد بزرگ میشیم، ازدواج می کنیم، برای همسرمون هم دلمون میسوزه و مراعات می کنیم، دیگه جمعه ها هیچی نمی خوایم، جز آرامش خونه 
اما تا کوچیکیم برای پدر از دوستامون با کلی آب و تاب می گیم که باباش براش چیا میخره و اون با سکوت گوش میده، هیچی نمیگه. بعد داستانهای خنده دار تعریف می کنیم و خودمون قاه قاه می خندیم حالا اون تو خنده و شلوغی ما فقط لبخند میزنه
شاید داره فکر می کنه چجوری اون سفارش های قبلی رو بخره 
خلاصه باز فشار آوردیم، باز تحمیل کردیم.
پدر باید همه خوراکیهای خونه رو بخره، لباس من و مادر و برادر رو،چیزی که نیاز داریم یا چیزایی که فقط دلمون میخواد. لوازم تحریر، خودکار و مداد و تراش و گونیا و پرگار و لپ تاپ و تبلت و موبایل و اینترنت.ما رو بفرسته مدرسه خوب و احتمالا گرون و بعد برامون معلم خصوصی بگیره، تدریس خصوصی ریاضی میخوام معلم مدرسه مون خوب نیست، تدریس خصوصی فیزیک میخوام غیبت زیاد داشتم درس رو نمیفهمم. تدریس خصوصی زبان  میخوام چون برای استخدام شدن لازمه، تدریس خصوصی فتوشاپ میخوام و...
ماشین هم هست که کلی رسیدگی میخواد، خرابیهای خونه، دکوراسیون منزل و ....

حالا برای پدر و نیازش چقدر میمونه؟

ما که هرچقدر هم خرج کنیم باز چیز جدیدی هست که دلمون میخواد داشته باشیمش پس پدر برای خودش ارزونترین و دم دست ترین وسایل رو میخره تا وقتی ما دوباره درخواست میدیم که آخرین مدل گوشی رو بخریم نکنه بگه ندارم باباجان..تازه اگر از ترس ما جرات کنه چیزی بخره و باز خودشو یادش نره

اینطور میشه که از بچگی قدم به قدم ما رو مطمئن می کنه که فقط هست تا برای ما تامین کننده باشه.حتی تو مثل هامون هم داریم که یکی به دیگری میگه "مگه من باباتم ؟" یعنی مگه من تامین کننده تو هستم؟! 
حالا نیاز پدر در ذهن ما حتی برای روز پدر هم جوراب نقش بسته!

حتی نیاز هم نه، اینکه به پدرمون نشان بدیم دوستش داریم، به یادش هستیم و قدرش رو میدونیم رو هم فقط با یکی دو جفت جوراب نو میتونیم نشون بدیم؟

بس که از اول پدر متعهد شد، بس که محکم و عاشقانه هر ساعت به نیازهای من و تو و مادر فکر کرد و پی راه حل که از کجا نخود سیاه هامون رو پیدا کنه.فکر کردیم: پدر چیزی لازم ندارد!
گفتیم پدر فقط جوراب میخواد.تا باز با هم بخندیم و هر سال روز پدر جوک جوراب تکرار بشه و تکرار بشه...فکر نکردیم که پدر برای یک روز قدردانی و محبت ما رو نیاز داره تا بفهمه ما هم هواشو داریم و به فکرش هستیم.
حالا پدر جان ندارد!
جوراب هم ندارد! 
ولی جوک جوراب هنوز با طنین صدای او در مغزم برای بهانه خنده مانده است و جمعه ها یاد پاک کن میافتم و می خندم که چرا جمعه ها پاک کن نداشتم

چهار قدم پایدار برای تبلیغ تدریس خصوصی به عنوان شغل دوم مان!

برای سال جدید، شاید بعضی از شما تصمیم گرفته اید شغل  تدریس خصوصی را به عنوان شغل دوم انتخاب کنید و علاوه بر افزایش در آمد ماهیانه خود، زندگی را طعم دیگر ببخشید، برای اینکه چرخ شغل جدید برای شما به گردش بیافتد شما باید بتوانید به خوبی تبلیغ کنید، در این جستار کوتاه سعی می کنیم که راههای تبلیغ پایدار برای تدریس خصوصی را با شما در میان بگذاریم.

شروع داستان تبلیغ برای شغل تدریس خصوصی

فکر کنید سوده دانشجوی ارشد فیزیک دانشگاه الزهرا (س)  و از قدرت تدریس خوبی برخوردار است و امسال تصمیم گرفته که تدریس خصوصی فیزیک را جدی بگیرد و آن را وارد چرخه زندگی خود کند. او سالش را با مرور فیزیک های پایه های مختلف دانشگاهی،  شروع کرد و اکنون  می خواهد وارد پروسه تبلیغ برای خود شده است. اولین قدم این است که سوده یک کاغذ و قلم بگذارد جلوی خودش و تعیین کند با توجه به توانایی و مهارت هایی که در زمینه فیزیک دارد و نرخ هزینه تدریس خصوصی،  دقیقا می خواهد در کدام زمینه و کدام سطح وارد پروسه آموزش شود، بعد از بررسی شرایط و توانایی های خود، مثلا سه سطح فیزیک کنکور، فیزیک چهار می گیرد.

قدم اول : یک تصمیم رسمی

سوده اگر میخواهد برای تدریس خصوصی فیزیک خود تبلیغ کند باید اول برای خود یک شناسنامه دست و پا کند تا اول در این کار رسمیت پیدا کند، چه شناسنامه ای بهتر از داشتن پروفایل در استاد سلام! در استاد سلام، سوده می تواند به طور رسمی خود را تعریف کنید، و بگوید می تواند تدریس خصوصی فیزیک را با چه ویژگی ها  چه امکاناتی دارد ، در مورد سابقه آموزشی اش مطلب بنویسد و همچنین نرخ آموزش خود را تعریف کند، با این تصمیم سوده یک شناسنامه برای شغل تدریس خصوصی دریافت می کند.

قدم دوم: شروع تبلیغ با شبکه های اجتماعی شخصی

تبلیغ برای شغل دوم، باید به وسیله فرد انجام شود، یعنی اینکه فرد باید این نکته را از همین اول بداند که همه بار تبلیغ را باید خود بر دوش بکشد، سوده که در قدم اول یک پروفایل  ساخته اکنون باید خود را گسترش بدهد. اولین کار این است که سوده باید شغل دومش را به همه اطرافیان معرفی کند، او باید با سربلندی و افتخار در شبکه های اجتماعی که دارد تصمیم اش را علنی کند و به اطرافیان خود بگوید که وارد پروسه تدریس شده است. برای اینکه وقت سوده گرفته نشود او بهتر است پروفایل رسمی خود را به دیگران بدهد، اینطور دیگر لازم نیست که برای همه تعریف کند چه درس میدهد، نرخ تدریس اش چقدر است و چه سابقه ای دارد!

قدم سوم: فعال بودن در استاد سلام

سرچ کنید! تدریس خصوصی، اولین سایتی که می آید استاد سلام است، پس وقتی سوده در سایت معتبری چون استاد سلام حضور دارد، بهترین تبلیغ برای او این است که در این سایت خود را فعال نشان بدهد، برای این راه کافی است با پشتیبانی آنلاین سایت در ارتباط باشد تا راههای تبلیغ در استاد سلام را بفهمد.

قدم چهارم: مستمر کردن تبلیغ!

برای اینکه تدریس خصوصی برای سوده تبدیل به یک جریان درآمد پایدار شود او باید بتواند به طور مستمر خود را تبلیغ کند، این راه می تواند از دو طریق انجام بگیرد، یک نوشتن مطلب در استاد سلام و قرار دادن جزوه ها و بیان تجربه ها در تدریس خصوصی و دو از طریق شبکه های اجتماعی شخصی، قطعا مسیر استاد سلام، مسیری با کیفیت تر است چرا که استاد سلام از نظر گوگل در زمینه تدریس خصوصی مقام اول را دارد و بدون شک شاه راه اصلی تدریس خصوصی در ایران است. پس سوده اگر راه اول را انتخاب کند قطعا به توفیق بیشتری نایل می شود.

چهار قدم ذکر شده در زمینه تبلیغ تدریس خصوصی از جمله تدریس خصوصی شیمی، تدریس خصوصی عربی، تدریس خصوصی زبان انگلیسی، تدریس خصوصی تافل  چهار قدم اولیه و اساسی است، راههای بیشتر را در مقالات آینده به شما ارائه خواهیم داد. امیدواریم هم سوده در تدریس خصوصی موفق باشد .

یک کنکوری در یک سوم منتهی به کنکور با خود چه می گوید؟

یک ضرب المثل چینی وجود دارد که می گوید" مهم نیست از کجا شروع می کنید مهم اینه که کجا می خواهید به پایان برسونید" اکنون همه داوطلبان در یک سوم پایانی مسیر قرار دارند، مسیری که منتهی به کنکور است ارزش بالاتری نسبت به بخش های دیگری مسیر دارد، این یک سوم پایانی مشخص می کند چه کسی کجا باید بایستد، مسیر منتهی به کنکور همانند یک سراشیبی است، سرعت گذر زمان در اینجا بسیار بالاست، استرس ها به خاطر این سراشیبی و نزدیک تر شدن زمان کنکور بالا تر می رود، همه چیز اینجا ارزش دو چندان می گیرد، هر چیزی که در این مرحله اندوخته شود ( چه به صورت فردی چه از طریق استاد خصوصی) سر جلسه کنکور  با احتمال بالاتری خود را نشان می دهد، از طرف این قسمت از مسیر کنکور را می توان به بازی شطرنجی تشبیه کرد که خبری از مهره های سرباز نیست و شطرنج باز با مهره های قدرتمندی که دارد می تواند بازی را به سمت خود برگرداند. نمی دانیم شما که این مطلب را از استاد سلام میخونی در چه مرحله ای هستی ، چقدر آماده هستی، چند سناریو و چند توصیه داریم برای تو، خودت ببین که در کدوم وضعیت کنکوری هستی.

شعار قوی های کنکور اولی ها: من آغاز و تمامم!

بعضی از شما داوطلبان دو سوم مسیر را عالی پیمودید و با اندوخته بالایی وارد این یک سوم پایانی می شوید به شما خسته نباشید می گوییم و در گوشتان زمزمه می کنیم کار را آن کرد که تمام کرد، به هیچ چیزی مغرور نشوید، مثال ان خرگوش نباشید که به توانایی های خود مغرور بود و مسابقه را به لاک پشت باخت. در این مدت زمان باقی مانده مخصوصا در نیمه اول از این یک سوم پایانی شما که همه چیز را خوب خوندی و چیزی را از قلم نیانداختی با تدریس خصوصی و استاد خصوصی آن ریز کاری ها را یاد بگیرید، و دانش تان را استحکام ببخشید. بگذارید اینطور بگویم، همه خانه های ایرانی بدون زلزله محکم هستند ولی کدام یک در مقابل زلزله مقاوم هستند، شمایی که این همه خوانده ای و تلاشت را کرده ای حیف است با چند سوال چالشی خانه ات ترک بخورد و از آن ایده ال مد نظر عقب بیوفتی، پس در این قسمت ضعف هایت را بیشتر از قوت هایت دوست داشته باشد و سعی کن آنها را برطرف کنی.

شعار کج دار و مریز های کنکور :سیل باش!

بعضی از شما داوطلبان تا کنون کج دار  عمل کرده اید، کمی خواندید بعد رها کردید و این پروسه کنکور خواندن را سینوسی ادامه دادید. به شما می خواهم بگویم، هر چیزی که رخ داده را پشت سرتان بگذارید پشت سرتان باشد، عربها ضرب المثلی دارند که می گوید " فات مات " یعنی آنچه که گذشت مرده است، باید به جلو نگاه کرد، شما می توانید در این یک سوم پایانی همانند یک سیل باشید که می خواهد از سد کنکور بگذرد، آیا می خواهید تبدیل به یک سیل شوید؟ خب برای تبدیل به سیل شدن باید همه چیز سریع اتفاق بیافتد شما باید با سرعت بالایی یاد بگیری و با سرعت بالاتری انجام بدهی و تمرین کنی. برای اینکه تبدیل به سیل شوید از استاد خصوصی استفاده کنید و سعی کنید با تدریس خصوصی همچون سیل محکم و پر قدرت یاد بگیرید و تمرین کنید. به خودتان مرتب بگویید، من می تونم سیل باشم! یا مثلا به خودتان اینطور بگویید، رژین سیل باش!

شعار مصیبت زدگان کنکور: من بازنده نیستم!

نخواندم، برادر من، خواهر من هیچی نخوندم. بنا به هر دلیلی شما تا کنون برای کنکور هیچ تلاشی نکردید، کنکور برای شما از همه افرادی که خوانده اند  یا به قول خودمون خر خونی کردند، کنکور اهمیت بیشتری دارد. اگر پذیرفتید که بازنده باشید و مزه تنبلی یک بار زیر زبانتون شیرین آمد، دفعه بعد که خواستید بلند شوید و برای کنکور بخوانید همانند یک فرد صد و هشتاد کیلویی خواهید بود که برای قرار گرفتن در مسیر باید اول شصت کیلو اضافه وزن کم کند. خب چرا می خواهید شصت کیلو به خودتان اویزان کنید؟! از طرف دیگر اینکه چهار ماه مانده، چهار ماه زمان کمی برای تغییر سرنوشت نیست، بارسلونا در هفت دقیقه سه گل زد! کاری که در هشتاد و هفت دقیقه جلوی تیم پاریسن ژرمن به زور توانسته بود بکند را در هفت دقیقه تکرار کرد. پایان بازی را می توانید بهم بزنید، به خودتان بگویید که بازنده نیستید، مهم نیست نتیجه، گور پدر کنکور اصلا، فقط به خودتان فکر کنید و مثل بازنده ها در یک سوم پایانی مسیر قدم نزنید، همانند همه بدوید و نشان بدهید که چقدر زیبا می دوید. همانند کسی نباشید که خط پایان را نمی خواهد ببیند!

هر کدام از این سناریو به شما می خورد شاید شما جزو اینها نباشید و شرایط خاص دیگری داشته باشید، در هر صورت فقط داد بزنید که من می خواهم برنده باشم. برای خودم برنده باشم.

استاد سلام برای بچه های کنکوری کلاس کنکور در زمینه های مختلف و تدریس خصوصی فیزیک، تدریس خصوصی شیمی، تدریس خصوصی حسابان، تدریس خصوصی زبان انگلیسی، تدریس خصوصی عربی، تدریس خصوصی زیست شناسی و ... را در نظر گرفته است , هزینه تدریس خصوصی هر درس را نیز مشخص کرده است.

آیا می دانید هزینه واقعی تدریس خصوصی هر درسی چقدر است ؟

تدریس خصوصی به عنوان یکی از شغل های پاره وقت یا تمام وقت بسیار پر طرفدار است، زیرا هر کسی می تواند علم خود را در هر زمینه که هست به دیگران منتقل کند و راهی برای درآمد بیش تر بسازد.

 و البته اساتیدی که سال ها در این زمینه فعالیت داشته اند و حرفه شان  تدریس خصوصی است. تجربه ای طولانی دارند و می توانند این کوله باری از تجربه را هم در اختیار جوان تر ها بگذارند.

استاد سلام به عنوان سایتی که زمینه اصلی فعالیتش تدریس خصوصی است از سوالات متداول شاگردان و گاهی خود اساتید در راستای تدریس خصوصی خبر دارد و تصمیم دارد که به این سوالات پاسخ دهد تا در حد امکان ابهامات را بر طرف کند.

خب اولین سوال این است هزینه تدریس خصوصی این درس چقدر است ؟

و ادامه سوالات که مابقی اساتید هزینه تدریسشون در این درس چقدر است ؟ اختلاف قیمت ها بر چه اساسی است ؟

اگر به طور کلی بخواهیم نگاه کنیم 4 فاکتور اصلی را در نظر گرفتیم.  فاکتور های اصلی در تعیین هزینه تدریس خصوصی :

0. تجربه و سابقه تدریس استاد
0. تدریس به صورت حضوری با مجازی
0. بعد مسافت
0. تدریس نیمه خصوصی

به این منظور صفحه ای در سایت است که هزینه تدریس خصوصی هر درسی را کاملا مشخص کرده است و برای رشته های مختلف از تدریس خصوصی فیزیک و تدریس خصوصی شیمی گرفته تا تدریس خصوصی زبان و تدریس خصوصی آیلتس هزینه میانگین را اعلام کرده ایم.

پس می توانید هزینه تدریس خصوصی هر درسی که به دنبال آموزش آن هستید.

و از اساتید محترم استاد سلام نیز خواهشی داریم که هزینه تدریسشان را در پروفایل خود ثبت کنند