
اولین نکتهی مهمی که باید بدانید، این است که برای فهمیدن فیزیک، باید مسئله حل کنید. معلم فیزیک شما، بر قوانین و مفاهیم اصلی تأکید میکند و شما بهعنوان دانشآموز، باید بتوانید از این قوانین برای درک و حل مسئله استفاده کنید.
مطالبی را که قرار است در طول ترم فرا بگیرید، بهطور مختصر مرور کنید تا بتوانید برنامه ریزی کنید و بازدهیتان را بالا ببرید. برای درک و به خاطر سپردندادهها و فرمولها، باید مطالب اساسی و نکاتی که مباحث مختلف را بههم مرتبط میکنند، یاد بگیرید. بههرحال گاهی بعضی از فرمولها را فراموش میکنید، اما درک مباحث اساسی به شما کمک میکند برای خودتان فرمول بسازید.
با استفاده از موارد زیر، سعی کنید در ابتدای ترم یا جلسات کلاس های تدریس خصوصی فیزیک پیشزمینهای از فیزیک بهدست بیاورید تا بتوانید گامهای بعدی را بهتر دنبال کنید.
۱. به سرفصلهای درس توجه کنید و توضیحاتی را که درمورد آنها ارائه شده است، مطالعه کنید. بهدنبال نکات اساسی بگردید، سعی کنید الگوی حاکم بر کتاب را شناسایی کنید و بین این درس و آموختههای قبلیتان، ارتباط برقرار کنید.
۲. کتابتان را بررسی کنید. برای این کار:
۳. همچنان که با این روش کتاب را بررسی میکنید، نکات اصلی و مباحث پایه را هم پیدا کنید. نگاهی به مسئلهها بیندازید و ببینید نکات اساسی چگونه در این مسائل بهکار گرفته شدهاند.
با آمادگی در کلاس حاضر شوید، چون تنها در این صورت میتوانید نهایت استفاده را از کلاس ببرید و از پتانسیلی که برای یادگیری در کلاس وجود دارد، استفاده کنید.
برای کسب این آمادگی، لازم است یاد بگیرید قبل از کلاس، در حین کلاس و بعد از کلاس، چگونه باید مطالعه کنید و چه کارهایی باید انجام بدهید.
عنوان فصل را بررسی کنید تا بدانید قرار است چه مباحثی را یاد بگیرید. بخشهایی از کتابتان را که مربوط به آن مباحث هستند، بهطور اجمالی مطالعه کنید. این بررسی اولیه به شما کمک میکند کلاس را بهتر دنبال کنید، چون با اصطلاحات علمی آن آشنا شدهاید و راحتتر میتوانید مباحث را با آموختههای قبلیتان پیوند بدهید.
مقدمه و خلاصهی آن فصل را بخوانید و به تیترها و زیرمجموعههای آنها توجه کنید. سعی کنید درمورد مباحثی که قرار است پوشش داده شوند، در ذهنتان سؤال ایجاد کنید. این کار به شما کمک میکند به درس مسلط شوید و درنتیجه آن را بهتر درک کنید.
تصاویر و عکسها را بررسی کنید. ببینید هر تصویر کدامیک از مباحث اصلی را شرح میدهد.
کلمههای جدید، واحدهای اندازهگیری، فرمولها و سایر موارد جدید را یادداشت کنید.
قبل از تدریس، زیر عبارات خط نکشید و آنها را هایلایت نکنید، چون ممکن است استادتان روی آن مطالب تأکید نداشته باشد.
چند لحظه قبل از آغاز کلاس، یادداشتهای جلسهی قبل را مرور کنید تا بتوانید درس آن جلسه و ارتباط آن با مباحث قبلی را بهتر بفهمید.
بهموقع به کلاس بروید و تا پایان در کلاس بمانید. اساتید معمولا نکات مهم را در اولین و آخرین دقایق کلاس بیان میکنند و متأسفانه در این زمانها بیشترِ دانشآموزان به دلایل مختلف به درس گوش نمیکنند.
یادداشت برداری کنید. فهرستی از خلاصههایتان تهیه کنید تا برای مراجعههای بعدی دچار مشکل نشوید. بهاندازهی کافی فضای حاشیه را خالی بگذارید تا بعدا بتوانید نکات و سؤالات را یادداشت کنید یا میتوانید یادداشتهایتان را روی یک برگه و نکات و سؤالات را پشت آن بنویسید.
وقتی یک طرح یا نمودار را از روی تخته رسم میکنید، یادتان باشد کامل بودن آن مهمتر از زیبا بودنش است. شما نباید فقط آنچه را که روی تخته میبینید کپی کنید، سعی کنید نکاتی را که استاد نمینویسد ولی درموردشان صحبت میکند نیز یادداشت کنید.
اگر هنگام یادداشتبرداری از مطالب جاماندید، یک فضای خالی برای آن بگذارید و ادامه بدهید. بعدا میتوانید جزوهتان را تکمیل کنید.
از سؤال پرسیدن خجالت نکشید. بسیاری از معلمها به نظرات و سؤالات دانشآموزان احتیاج دارند تا بتوانند کلاس را پیش ببرند و موضوع را باز کنند. گاهیاوقات هم فراموش میکنند یکی از مراحل حل مسئله را توضیح بدهند یا مطلبی را اشتباه مینویسند.
در اولین فرصت، یادداشتهایتان را بازبینی و اصلاح کنید. نیازی به بازنویسی یا پاکنویس نیست. بهجای آن، نکات مهم را پیدا کنید و بین موضوعات اصلی ارتباط برقرار کنید. این نکات را در حاشیهها بهطور خلاصه بنویسید. این زمان فرصت خوبی است تا یادداشتها و جزوهتان را با هم ترکیب کنید تا در آخر ترم فقط یک جزوه را بخوانید!
همچنان که یادداشتهایتان را بررسی میکنید، ممکن است سؤالات مختلفی به ذهنتان برسد. این پرسشها را یادداشت و سعی کنید با کمک کتاب و دوستانتان، به آنها پاسخ بدهید یا از معلمتان بپرسید.
«مطالعهی متن درس» و «حل مسئله»، یک چرخه است. سؤالها شما را بهسمت پاسخها هدایت میکنند و همان پاسخها، سؤالهای بیشتری ایجاد میکنند. خیلی وقتها یک فصل کامل، به توضیحِ یک موضوعِ پایهای کوچک اختصاص داده شده است. شما باید بهدنبال همین قوانین و موضوعات اساسی بگردید. این قوانین به دیدگاه فیزیکدانان درمورد طبیعت جهت میدهند. تقریبا همهی مسائلی را که در کلاسهای فیزیک با آنها مواجه میشوید، میتوانید با استفاده از این فرمولها و نکات حل کنید.
وقتی بهدنبالِ برقراری ارتباط بین موضوعات مختلف هستید، ممکن است متوجه شوید که ابتدای یک مسئلهی خاص با جزئیات بسیار زیاد شرح داده شده است، اما ادامهی مسئله بهصورت خیلی خلاصه بیان شده است. وقتی مسئله اینگونه تعمیم داده میشود، باید به مسائلی که قبلا توضیح داده شدهاند برگردید و مطمئن شوید که میدانید چطور باید آن اصل عمومی را برای این مسئلهی خاص بهکار ببرید. بعد ببینید آیا مسائل دیگری هم هستند که بتوانید با استفاده از آن قوانین حلشان کنید؟
در ادامه پیشنهادهایی برای مطالعهی بهتر درس فیزیک ارائه شده است.
۱. مباحث اصلی فصل و یادداشتهایی را که در مرحلهی پیشخوانی تهیه کردهاید، مرور کنید. به نکاتی که سر کلاس بر آنها تأکید شده بود فکر کنید و سؤالهایی را که یادداشت کرده بودید، بهیاد بیاورید.
۲. اول تکالیفتان را حل کنید. اگر تکالیفتان هنوز مشخص نشده است، خودتان مسئلههای مهمتر را انتخاب و بررسی کنید. با توجه به مطالبی که از کلاس آموختهاید و مسائلی که حل میکنید، سعی کنید سؤالاتی دربارهی آن فصل از فیزیک در ذهنتان ایجاد کنید.
۳. بهطور فعال مطالعه کنید و سعی کنید مدام در ذهنتان سؤال داشته باشید. اگر بخواهید فیزیک را منفعلانه بخوانید، فقط وقتتان را تلف میکنید. وقتی فیزیک میخوانید، حتما یک مداد و کاغذ کنار دستتان داشته باشید تا نکات و سؤالاتی را که به ذهنتان میرسند، یادداشت کنید. اگر احساس کردید مطالعهتان فعال نیست، برگردید و دوباره نگاهی به مسائل و یادداشتهایتان بیندازید. بخوانید که یاد بگیرید، نه اینکه فقط مطالب را تمام کنید.
۴. بهصورت دورهای مطالعه را متوقف کنید و چیزهایی را که خواندهاید، بهیاد بیاورید. برای اینکه مطالعهی مفیدتری داشته باشید، میتوانید مطالب را با صدای بلند بخوانید، نکات مهم را تکرار کنید و آنها را در حاشیهی جزوهتان بنویسید.
۵. هنگام مطالعه، به فرمولها، معادلات و ایدههایی برمیخورید که در حل مسائل به شما کمک میکنند. بعد از مطالعهی این بخشها، به قسمت مسائل بروید و روی یکی از سؤالاتی که با استفاده از آن فرمولها حل میشوند، فکر کنید. این همبستگیِ مطالعه و حل مسئله، بخشی از چرخهی «سؤال/جواب/سؤال» است. این کار دیدگاهی بهدست میدهد که با مطالعه (حتی مطالعهی دقیق) بهتنهایی بهدست نمیآید. مطالعهی منفعلانه یعنی فقط مفاهیم متن را دنبال کنید و مطالعهی فعال یعنی کاربردهای هر مبحث را بررسی کنید و سؤالات مربوط به آن را هم حل کنید. اگر سؤالات را بهطور فعالانه با راهحل مسئله و متن کتاب ارتباط بدهید، میتوانید در هنگام مطالعه تمرکز کنید و تواناییتان را در یادآوری و بهکار بستن مطالب، بالا ببرید.
شما هم ممکن است مثل خیلی از دانشآموزان و دانشجویان دیگر، مهارت چندانی در حل مسئله نداشته باشید. این بخش قرار است به شما کمک کند در حل مسائل، حرفهای شوید. برای اینکه بتوانید هر مسئله را بهطور مؤثر و حرفهای حل کنید، ابتدا باید به چند سؤال زیر پاسخ بدهید:
فرض کنید در مسئلهای که پیش روی شماست درباره پرتاب یک توپ تنیس صحبت شده. اگر در حل مسئله حرفهای باشید تشخیص میدهید که مسئله مربوط به انرژی یا قانون دوم نیوتون است، درحالیکه یک مبتدی فکر میکند این مسئله درمورد ورزش تنیس است. فرد مبتدی به نکات سطحی مسئله توجه میکند، ولی شما بر عمق آن تمرکز میکنید. شما بهعنوان یک حرفهای به این سؤالات پاسخ خواهید داد، با آنها کمی سرگرم میشوید و قبل از نوشتن فرمولها و جایگذاری اعداد، در ذهنتان یا روی کاغذ، نمودار و طرح میکشید. اما یک مبتدی سعی میکند هرچه زودتر معادلات را بنویسد و اعداد را در آنها جایگذاری کند. یک مبتدی خیلی بیشتر از یک حرفهای دچار اشتباه میشود.
خوب است نکات زیر را درمورد فیزیکدانها و اساتید فیزیک بدانید:
یک فیزیکدان مسائلی را انتخاب میکند که بتوان بهوسیلهی نمودار یا تصویر، آنها را نمایش داد. تقریبا هر مسئلهای را که در کلاس فیزیک با آن برخورد میکنید، میتوان در یک طرح خلاصه کرد. این طرح معمولا یا شامل پاسخ است یا راه رسیدن به پاسخ را به شما نشان میدهد.
یک فیزیکدان بهدنبال قوانینی است که بهصورت ریاضی قابل توصیف باشند و بتواند آنها را برای بسیاری از مسائل فیزیک بهکار ببرد. کتاب فیزیک شما پر از فرمولهای مختلف است، اما شما باید قوانین کلی طبیعت را درک کنید تا یک دیدِ کلی نسبت به فیزیک بهدست بیاورید و بتوانید مسائلی را که شامل قوانین متعددی میشوند و ممکن است برای حلشان به فرمولهای زیادی احتیاج داشته باشید، حل کنید. در واقع، تمام فرمولهای فیزیک از قوانین اصلی مشتق شدهاند.
برای حل مسائل فیزیک، مراحل زیر را انجام بدهید:
۱. صورت مسئله را بخوانید. معنی اصطلاحاتی را که نمیدانید، پیدا کنید. بدانید که مسئله درمورد چیست؟ برای اینکه مطمئن شوید مسئله را کاملا فهمیدهاید، میتوانید آن را یک بار دیگر به زبان خودتان بیان کنید یا برای یکی از دوستانتان توضیح بدهید.
۲. برای مسئله یک شکل یا طرح بکشید. یک طرح ساده هم کافی است، اما اگر میخواهید طرح خیلی خوبی بکشید، بهتر است این موارد را در نظر داشته باشید:
۳. مشخص کنید برای یافتن پاسخ، به کدام فرمولها نیاز دارید؟ معمولا طرحی که کشیدهاید، روشها و فرمولهای موردنیاز را به شما پیشنهاد میدهد. شاید گاهی لازم شود قبل از اینکه فرمول درست را انتخاب کنید، به کتاب یا جزوهتان نگاهی بیندازید. گاهی در مواردی که راهحل مستقیما از اطلاعات داده شده بهدست نمیآید، به اطلاعات بیشتری نیاز خواهید داشت و باید مقادیر واسطه را هم حساب کنید.
۴. تصویر دیگری بکشید که سیستم یکپارچه و اصلی را نشان بدهد و بتوانید از آن برای ایجاد ارتباط بین دادهها و معادلات استفاده کنید. ممکن است این طرح دوم یک گراف، نمودار هندسی یا خطی یا تصویری از یک موقعیت فیزیکی باشد.
۵. حتی یک حرفهای هم از روشِ «پیوسته» برای حل مسائل استفاده میکند. در این روش، از اطلاعات و دادههای مسئله استفاده میکنید و بهتدریج پیش میروید، مقادیر واسطه را محاسبه میکنید و درنهایت به جواب میرسید. نقطهضعف این روش آن است که بهعلت تعداد زیاد محاسبات عددی، امکان اشتباه بالا میرود بنابراین هنگام کار با اعداد بزرگ، باید کاملا حواستان را جمع کنید. با این حال، مزیت این روش آن است که در هر قدم میتوانید میزان پیشرفتِ حلِ مسئله را ببینید. این روش مستقیم است و درصورتیکه اشتباهی رخ بدهد، پیدا کردن آن آسان است.
۶.هرچه حرفهایتر میشوید، بیشتر تمایل خواهید داشت که مسئلهها را با استفاده از روشِ «صوری» یا «رسمی» حل کنید. در این روش شما تا جایی که میتوانید، محاسبات مسئله را انجام میدهید ولی اعداد را در فرمولها جایگذاری نمیکنید. این روش در حل مسائل طولانی و پیچیده به شما کمک میکند بعضی از بخشها را حذف یا سادهسازی کنید. وقتی یادگیری فیزیک را شروع میکنید، بهتر است در ابتدا اعداد را در فرمولها جایگذاری کنید، اما همچنان که جلوتر میروید و اعتماد به نفس تان بیشتر میشود، بیشتر از روش رسمی استفاده کنید. بسیاری از افراد، از روش مخلوط استفاده میکنند، یعنی در بعضی جاها مقادیر و بعضی جاها هم نمادها را در فرمول قرار میدهند. (مثلا از g برای نشان دادن شتاب جاذبهی زمین استفاده میکنند.)
۷. از راهحل خودتان انتقاد کنید. از خودتان بپرسید: «آیا این راهحل منطقی است؟» راهحلتان را با هر مثالی که در اختیار دارید یا مسائلی که قبلا حل کردهاید، امتحان کنید. معمولا میتوانید با یک محاسبهی تقریبی، درستی جواب را بسنجید. خیلی وقتها یک اشتباه محاسباتی باعث میشود عددی بهدست بیاورید که مشخصا جواب درستی نیست. حتما واحدهای اندازهگیری را در نظر بگیرید تا مطمئن شوید جواب شما، همان خواستهی مسئله است. این بررسیها به درک شما از درستی مسئله و قدرت تشخیص اشتباهات کمک میکند. داشتن این درک و بینش، شما را در حل مسائل بعدی و امتحاناتتان یاری میدهد.
۸. در هنگام امتحان، ممکن است مجبور باشید در زمان محدودی مسئله را حل کنید. پس هرگاه مسئلهای را در خانه حل کردید، یک بار دیگر برگردید و سعی کنید آن را سریعتر حل کنید تا سرعت و اعتمادبهنفستان را بالا ببرید.
وقتی یک مسئله را تمام کردید، پاسختان را مرور کنید. باید بتوانید بدون مراجعه به کتاب یا جزوه، راهحلتان را کاملا درک کنید. اگر در هنگام خواندن پاسخ، بخشی را متوجه نشدید، این یعنی یا یکی از مراحلی را که برای پیشبرد منطقی راهحل لازم بوده است، حذف کردهاید یا بهاندازهی کافی راهحلتان را توضیح ندادهاید.
برای حل دقیق و صحیح مسائل در خانه، به زمان بیشتری احتیاج دارید. اگرچه یادداشت کردن تمام مراحل و کارهایی که برای حل مسئله انجام میدهید، سرعتتان را کم میکند، اما باعث میشود حرفهایتر شوید و چیزی را جا نیندازید. این یادداشتهای دقیق، برای دوره کردن قبل از امتحان هم بسیار مفیدند.
منبع : http://www.quransunnat.com/2017/07/27/بهترین-روش-مطالعه-درس-فیزیک-چیست؟/
چگونه ریاضی را یاد بگیریم؟
کسانی که در ریاضی ضعیف هستند دو دسته اند:
دسته اول کسانی هستند که برای خواندن ریاضی وقت می گذارند
اماچون روش های صحیح مطالعه و یادگیری این درس را نمی دانند از وقتی که می گذارند نتیجه نمی گیرند
دسته دوم آنهایی هستند که برای درس خواندن اصلا وقتی نمی گذارند آنها اگر کمی حساب وکتاب کنند می بینند که برای همه چیز وقت دارند جز درس خواندن به هر حال تصمیم با خودآنهاست اگر واقعا می خواهند چیزی یاد بگیرند-چه ریاضی ویا هر درس دیگر-لازم است مقداری از وقت خود رابه درس خواندن اختصاص دهند مشکل اصلی این دسته افراداین است که یا به این کار اهمیتی نمی دهند یاعلاقه ندارند.
برای مطالعه ی ریاضی:
اصول ومفاهیم رابه جای حفظ کردن بفهمید
قسمتی مهمی ازریاضی –مجموعه ای ازاصول ومفاهیم است وبقیه ی آن استفاده ازآن اصول ومفاهیم برای حل مسائل است
تا این اصول را خوب درک نکنید نمی توانیداز آنها برای حل مسئله استفاده کنید در هر کتاب مجموعه ای از اصول ومفاهیم وجود دارد که باید آنها را بشناسید وخوب بفهمید
اصول ریاضی روی هم قرار می گیرند
اصول
ومفاهیم ریاضی مثل آجرهای دیوار روی هم قرار می گیرند.اگر مفاهیم اولیه
راخوب درک نکنید به تدریج در فهم اصول ومفاهیم بعدی هم مشکل خواهید داشت
واین مشکل همین طور ادامه خواهد داشت تاجایی که در مراحل بالاتر چیزی متوجه
نخواهید شد اگر می بینید بعضی ازقسمتهای کتاب فعلی تان را خوب متوجه نمی
شویدونمی توانید مسائل را حل کنید حتماٌ بعضی ازمفاهیم سالهای قبل را متوجه
نشده اید.
ریاضی تماشا کردنی نیست
هیچ کس فقط با رفتن به کلاس-تماشای معلم وانجام سرسری تکلیف هاریاضی یاد نمی گیرد.برای یادگیری باید در مطالعه فعال باشید واقعا در کلاس درس حضور داشته باشید ودر همه مراحل مطالعه و یادگیری توجه داشته باشید. خوب یادداشت کنید. حتی اگرمعلم تکلیفی نداده شما حتما درخانه تکلیف هایی را برای خود انجام دهید
تمرین تمرین تمرین!
هیچ چیز مانند حل مسئله به فهم ریاضی کمک نمی کند0به تمرین هاو مسئله ها مانندکاری اجباری که بایدبه معلم تحویل دهید نگاه نکنید مسئله ها راهی هستند که شما ریاضی را بهتر بفهمید0فراموش نکنید مسئله هاو تمرین ها وسیله یادگیری هستند
تعریف ها را بنویسید.
یکی از راه های ساده برای فهم دقیق تر اصول ومفاهیم ریاضی نوشتن آنهاست . همه ی ما هنگام نوشتن دقت بیشتری داریم . وقتی مطلبی را می نویسید اگر در همان حال سعی کنید ان را بفهمید ان مطلب با مطالب قبلی پیوند می خورد وآن را راحت تر حفظ می کنید . این کار شما رافعال تر می کند.
در کلاس های تدریس خصوصی ریاضی با مفاهیم واصول درگیر شوید.
وقتی اصل یا قضیه ای رادرریاضی می خوانید.فکر کنیدآیاواقعاً درست است؟آیا موردی می توانید پیدا کنید که در مورد آن صادق نباشد؟عکس آن قضیه چه طور است؟
چگونه مسئله های ریاضی را حل کنیم؟
برای حل کردن مسائل ریاضی روش هاومراحل مختلفی پیشنهاد شده است که بیشترآنها به هم شبیه هستند.الگویی که دراین جا به شما معرفی می شود از معتبرین الگوهای حل مسائل ریاضی اقتباس شده است.
مراحل حل یک مسئله1-مسئله را بفهمید.2-برای حل مسئله نقشه بکشید.3-معادله یا فرمول هارا بنویسید.
4-مسئله را حل کنید.
5راه حل خود را چک کنید.
بهترین راه برای درک این مراحل این است که چند تا از مسئله های درسی تان را قدم به قدم با این روش حل کنید.
1- مسئله را بفهمید.
مسئله را با دقّت بخوانید.مشکل خیلی از دانش آموزان در حل مسائل ریا ضی این است که سرسری نگاهی به مسئله می اندازدوفکر می کنند مسئله را فهمیده اند.باید بدانید وقتی مسئله را خوب فهمیده اید که بتوانید مسئله را به زبان خودتان توضیح دهید.اطلاعات مسئله را بیرون بکشید.وقتی مطمئن شدید که مسئله از شما چه می خواهد ،یک بار دیگر مسئله را بخوانید برای این که ببینید صورت مسئله چه اطلاعاتی دراختیار شما قرار می دهد وچه چیزهایی از شما می خواهد؟آیادر مسئله شر ط هایی اعلام شده است؟از این شرط ها هم می توانید اطلاعاتی به دست آورید؟
دراین مر حله :
خیلی دقیق بنویسید چه چیزهایی را میدانید؟
خیلی دقیق بنویسید چه چیزهایی را باید پیدا کنید؟
برای مسئله نمودار بکشید.
در صورت امکان مسئله را به صورت تصویر ،نمودار یا طر حی ساده بکشید تا آن را بهتر درک کنید.
2-برای حل مسئله نقشه بکشید.
بین اطلاعاتی که داریدوجواب هایی که می خواهید به دست آورید چه ارتباطی وجود دارد؟فکر کنید برای این که این مسئله را حل کنید وبه راه حل نهایی برسید قدم به قدم از چه مسیر هایی باید بروید.از اطلاعاتی که دارید چه استفاده ای می کنید ؟چه اطلاعات دیگری نیاز دارید تا بتوانید مسئله را حل کنید؟چه فرمول هایی نیاز دارید؟اگربین اطلاعاتی که داده شده راهی منطقی به جواب پیدا نمی کنید به اطلاعات داده شده فکر کنیدوتلاش کنیدو ببینید از آن اطلاعات چه نتیجه هایی می توانید بگیرید؟حتی اگر این نتیجه ها چیزی نیست که از شما می خواهد اما با تلاشی که انجام می دهید معمولا سر نخ هایی را پیدا می کنید. مسئله ساده تری حل کنید. اگر نمی توانید مسئله ای را حل کنید .مسئله ای را حل کنید .مسئله ای مشابه،اما ساده تر ی را حل کنید وآن را با این مسئله مقایسه کنید. ببیینید این مسئله چه چیزهای بیشتری دارد. راه دیگر این است که اعداد مسئله را ساده کنید تا بتوانید مسئله را راحت تر متوجه شوید.
3- معادله یا فرمول ها را بنویسید.
شما باید فکر خودتان را یعنی ارتباط بین اطلاعاتی که داریدو اطلاعاتی که می خواهید به دست آورید را به زبان ریاضی بنویسید.اطلاعاتی را که دارید با علامت های ریاضی بنویسید. اطلاعاتی را که هم که نداریدو می خواهید به دست آوریدبا علامتهای ریاضی بنو یسید .ساده ترین علامت مجهول همان ایکس معروف است.
4-مسئله را حل کنید.
حالابا استفاده از اطلاعات ورابطه هاوفرمول هایی که دراختیاردارید مسئله را حل کنید.
5-راه حل خود را چک کنید.
هر مرحله راکه انجام داده اید از خودتان بپرسیدچرا وچگونه آن راانجام داده اید؟آیامی توانید تمام مراحل حل مسئله یا تکلیف را بادلیل برای معلم یا همکلاسی تان توضیح دهید؟وقتی معلم یا یکی از همکلاسی های تان هم مسئله ای را حل می کنداز خودتان بپر سید چرا؟اگر جوابی داشتید آن را فهمیده اید وگرنه دلیل آن را بپرسید.
ازاشتباهات درس بگیرید.1-تکالیف را مرورکنید.2برگه های امتحانی را ببینید .3-کمک گرفتن ازمعلم ،والدین یا همکلاسی هایتان.4-عجله نکنید.5-سر نخ اشتباه را پیدا کنید.
تمایل به بعضی از هنرها بسیار فراگیر است. همگی انسانهایی را میشناسیم که علاقهمند به نویسندگی، عکاسی و دوبله هستند. به ویژه با پیشرفت دنیای تکنولوژی و گسترش دوربینهای دیجیتال و ساده شدن مسیر عکس گرفتن، علاقه شدیدی در انسانها به عکاسی ایجاد شده است. بیشتر این افراد با یک سوال بسیار انرژی گیر مواجه هستند. چگونه عکاسی را شروع کنند؟ برای کمک به پیدا کردن پاسخ این پرسش به سراغ سه موضوع میرویم:
این پرسش در ظاهر بسیار ساده است؛ اما یکبار کاملاً صادقانه به این پرسش فکر کنید. چرا عکاسی؟ ازعکاسی چه میخواهید؟ اگر به دنبال پاسخ به این پرسش در این متن یا هر متن دیگری هستید؛ سخت در اشتباهید. مطالعه و متنهایی در مورد این موضوع میتواند شما را در پیدا کردن پاسخ یاری دهد؛ اما به هیچ وجه، هیچ کسی جز شما نمیتواند دقیقاً پاسخ را پیدا کند. زیرا که پاسخ این پرسش، بسیار شخصی است؛ و ریشه در سلیقه، نگرش، شخصیت و پارامترهای کاملاً فردی دارد. اما یک چیز واضح است. باید جواب این سوال را با صداقت تمام به خود بگویید: «چرا عکاسی؟». پاسخ صادقانه به این پرسش سبب میشود که انتظار، مسیر و هدف خود را بسیار سادهتر پیدا کنید و از بسیاری سردرگمیها رهایی یابید. به یاد داشته باشید در پاسخ به این سوال صادق باشید، نه از ساده بودن پاسخ بترسید نه به پیچیده بودن آن افتخار کنید. فقط صادق باشید.
اگر پاسخ به سوال بالا، پاسخی است که مشخص میکند میخواهید عکاسی را به صورت جدی دنبال کنید نه صرفاً یک تفریح. در ابتدا باید بدانید که برای وارد شدن و دستیابی به هر موضوعی، چه عکاسی چه هر موضوع دیگری، نیاز به کسب آگاهی و دانش دارید؛ و باید بپذیرید که برای پیشرفت در هر مسیری، بیش از هر چیز نیاز به تلاش و کوشش دارید. لطفاً، لطفاً، ایدهآل گرایی بیش از حد خود را دور بریزید و مطمئن باشید که استعداد کل قضیه نیست و باور کنید که بدون تلاش در هیچ کاری موفق نخواهید شد. بد نیست که برای درک تاکید بر دوری از ایدهآل گرایی، نگاهی به متن «یک هنر کافی است» بیاندازید. همچنین در مقولههای هنری به خاطر داشته باشید که هنر با ذوق و احساس یکی نیست. هنر بیش از هر موضوع دیگری با علم، دانش و آگاهی درهم تنیده است. پس پیش از آنکه عکاسی را یاد بگیرید، تلاش کردن را یاد بگیرید. عکاسی فشار دادن یک دکمه و ثبت یک واقعیت نیست. در این راه باید مفاهیم، دانش و تکنیکهای فراوانی را بیاموزید و تجربه کنید.
برای شروع تلاش، درگیر برنامه ریزی از یک زمان مشخص در آینده ( مانند شنبهها زمان مدرسه) و یا تلاش فقط در خیال و تصور، نشوید. بسیاری از ما در خیالات خود غرق میشویم و در ذهن و خیال تصور خواهیم که در آینده تلاش فراوانی خواهیم کرد و به پلههای عظیمی دست خواهیم یافت و بدین شکل از واقعیت بیرونی فرار خواهیم کرد. تلاش کردن را با آینده موکول نکنید.
اگر به پرسش ابتدای این متن پاسخ داده باشیم، خیلیها فقط میخواهند در لحظاتی از زندگی عکس بگیرند و خاطرات را ثبت کنند. اگر واقعاً این را بدانند؛ اصلاً چنین چیزی بد نیست. برای چنین افرادی دوربینهای کامپکت ساده و یا پیشرفته کفایت میکنند؛ و نیازی به وسواس و دقت خیلی زیاد در انتخاب نوع آن نیست. اکثر این دوربینها در حدی که برای ثبت خاطرات لذت بخش باشد از کیفیت مناسبی بر خوردارند.
اما اگر انتظار شما از عکاسی فراتر از صرفاً ثبت یک خاطره است و به عکاسی به عنوان یک هنر، درگیر با معنی و مفاهیمهای مختلف، زیبایی از دیدگاه هنری و به طور کلی با یک نگاه عمیقتر به عکاسی میخواهید بپردازید؛ بحث تفاوت پیدا میکند.
سپس در یک دوره آموزش عکاسی یا کلاس آموزش عکاسی شرکت کنید.
این را بدانید که قبل از اینکه نوع دوربین اهمیت داشته باشد مهم دردست گرفتن دوربین و تلاش برای عکس گرفتن با اهداف مشخص است. اما به هر حال لازم است که جدا از مسائل فلسفی، زیر لایههای هنری، تکنیکهای عکاسی و...؛ نسبت به خود دوربین و ویژگی انواع آن هم آگاهی داشته باشید. ویژگیهای دوربینهای DSLR، کامپکت، آنالوگ و ... را بدانید. به عنوان مثال از شما انتظار میرود مانند سایر افراد، دقت حسگر ( مثلا ۱۲ مگاپیکسل) را به عنوان اصلیترین پارامتر انتخاب دوربین نشمارید. پس قبل از هرچیز اگر عکاس شدن برای شما موضوعی جدی است. با دوربینهای مختلف، ویژگیها و ساختار دوربین آشنا شوید؛ اما باز هم تکرار میکنم؛ برای شروع به عکاسی مهمتر از نوع دوربین، گرفتن دوربین در دست و شروع به عکاسی است. شروع کنید، هدف گذاری کنید و عکس بگیرید.
تمام این صحبتها، بحثهایی بود حول نگرش نسبت به عکاسی. حال اگر شما جزو دستهای هستید که عکاسی را به صورت جدی میخواهید ادامه دهید؛ بهتر است در همین لحظه تلاش خود را برای کسب آگاهی شروع کنید.
منبع:https://www.webyad.com/blog/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%B9%DA%A9%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85/
این روز ها فتوشاپ جزو نرم افزار های محبوب کاربران به شمار می رود، چرا که با آن می توان کار های جالبی را به انجام رساند. اما این نرم افزار دارای یک مشکل است و آن این است که به دلیل داشتن امکانات زیاد، یاد گرفتن استفاده از آن ها چندین سال طول می کشد.
کلیک – با این حال شما با رعایت نکاتی می توانید مهارت های خود را برای استفاده از این نرم افزار ارتقا دهید و ما در اینجا قصد داریم تعدادی از آن ها را به شما آموزش دهیم. تا در صورت تمایل بتوانید در دوره فتوشاپ، آموزش فتوشاپ یا کلاس فتوشاپ ما شرکت کنید.
میان بر های کیبورد را فرا بگیرید
فتوشاپ یک برنامه بسیار بزرگ با امکانات بی شمار است. هر کدام از ابزار های موجود در این برنامه از طریق منو ها یا تولبار (نوار ابزار) ها قابل دسترس است، ولی به خاطر سپاری محل قرار گیری آن ها و یا شکل و شمایل آیکون آن ها بسیار چالش بر انگیز و دشوار است. صادقانه بگوییم، انجام تمامی کار ها با استفاده از موس در فتوشاپ، کاری پر زحمت و زمان بر است.
اگر شما قصد دارید تا در فتوشاپ متخصص شوید، یکی از مهم ترین نکاتی که باید رعایت کنید، استفاده درست از میان بر های موجود در کیبورد است. این میان بر ها استفاده از فتوشاپ را آسان تر می کند. آیا می خواهید از ابزار قلم مو (brush) استفاده کنید؟ کافیست دکمه B را از روی کیبورد بفشارید. می خواهید یک لایه جدید ایجاد کنید؟ پس در مک کلید های Shift+N و در ویندوز کلید هایControl+Shift+N را فشار دهید.
همه ابزار ها و قابلیت های اصلی فتوشاپ دارای کلید های میان بر مخصوص هستند و یاد گرفتن آن ها کاملا با ارزش است. حتی اگر ابزاری که شما زیاد از آن استفاده می کنید کلید میان بر نداشته باشد، خودتان می توانید یکی برای آن ایجاد کنید.
بهترین روش برای یادگیری این کلید های میان بر نیز تهیه یک پرینت از تصویر زیر و نصب آن روی دیواری است که مقابل دید شما قرار داشته باشد. هر زمان که خواستید از یک ابزار استفاده کنید ولی کلید میان بر آن را به خاطر نیاورید با یک نگاه به تصویر پرینت شده، کلید های میان بر آن را پیدا کنید.
کارهایتان را با روش های مختلف انجام دهید
می توان گفت که تقریبا تمامی کار ها را می توان با چند روش مختلف در فتوشاپ به انجام رساند. به عبارت دیگر، استفاده از ابزار های مختلف با روش های مختلف می تواند نتیجه یکسانی را در بر داشته باشد. یکی از بزرگترین خطاهای افراد تازه کار این است که آن ها فقط سعی می کنند تکنیکی را یاد بگیرند که اکثر اوقات جواب می دهد، بدون این که بفهمند که ابزار های مختلف دقیقا چه کاری را و چگونه انجام می دهند.
برای مثال شما می توانید از فیلتر High Pass جهت تیز کردن لبه های تصویر استفاده کنید. ولی برای انجام این کار می توان از یک لایه Smart Sharpen نیز استفاده کرد. سوال این است که آیا نتیجه این اعمال یکسان است؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم که این بستگی به شرایط دارد.
دفعه بعدی که با فتوشاپ کار کردید، سعی کنید از یک ابزار دیگر به جای ابزار همیشگی خود استفاده کنید. برای مثال اگر شما عمدتا از Levels استفاده می کنید، سعی کنید این بار از Curves کمک بگیرید و بر عکس٫ در تصویری که در زیر مشاهده می کنید، هر دو لایه کنتراست را افزایش می دهد. البته گاهی اوقات ممکن است نتیجه مورد نظر خود را به دست نیاورید، ولی اکثر اوقات همه چیز خوب پیش خواهد رفت. در نهایت هر اتفاقی که بیفتد شما حداقل درک عمیق تری را از نحوه عملکرد هر دو ابزار به دست آورده اید.
هنگامی که شما به مرحله ای رسیدید که به جای فکر کردن در مورد چگونگی انجام یک کار در فتوشاپ به اصل کار خود بدون در نظر گرفتن ابزار آن فکر کردید، آن گاه می توانید خود را یک استاد فتوشاپ بدانید.
کار حرفه ای ها را دنبال کنید
بسیاری از افراد توانایی استفاده از فتوشاپ را با مشاهده نحوه کار افراد حرفه ای یاد گرفته اند و این روش بهترین راه برای ارتقای مهارت شما در استفاده از این نرم افزار است. دشوار ترین گامی که شما باید در هنگام یادگیری فتوشاپ بردارید این است که از مرحله نحوه استفاده از ابزار ها به زمان مناسب استفاده از هر کدام برسید. مورد اول را می توان بسیار آسان تر از دومی دانست.
بسیاری از افراد برای یادگیری اصول فتوشاپ از دوره های یادگیری آنلاین و مشاهده فیلم های آموزشی استفاده می کنند و سپس با این تفکر که به اندازه کافی یاد گرفته اند، کار خود را متوقف می کنند. اما ما به شما پیشنهاد می کنیم فیلم های آموزشی پیشرفته تری را ببینید; پس از این که از اصول اولیه فتوشاپ درک کاملی پیدا کردید زمان آن است که در دوره هایی شرکت کنید و فیلم های آموزشی ببینید که فراتر از مهارت فعلی شماست. سعی نکنید که از فرد آموزش دهنده تقلید کنید، فقط کار او را مشاهده کرده و یاد بگیرید که او چگونه از هر ابزار استفاده می کند. با انجام این کار شما دانش او را جذب کرده و می توانید خودتان از آن استفاده کنید.
فیلم ها و وب سایت های آموزشی فتوشاپ بسیاری در فضای اینترنت موجود است که شما می توانید از آن ها استفاده کنید.
همه کار ها را به یک باره انجام ندهید
یکی از بدترین های کار های ممکن هنگام استفاده از فتوشاپ این است که آن را باز کنید، کل پروژه خود را به یک باره انجام دهید، آن را ذخیره کنید و با مشتریان و یا دوستان خود به اشتراک بگذارید. هنگامی که شما به طور پیوسته روی یک پروژه کار می کنید، پس از مدتی خسته شده و انرژی خود را از دست می دهید و در نتیجه به راحتی هر چه تمام تر اثر خود را نابود می کنید! کافیست شما روی یک اثر میزان بیش از حدی کنتراست و اشباع اضافه کنید تا تصویر عالی خود را به یک تصویر زننده و نامطلوب تبدیل کنید.
برای غلبه بر این مشکل دو راهبر قابل استفاده است. با به کار گیری این راهبرد ها مهارت های فتوشاپی شما یک پله بالاتر می رود. اولین گام این است که میزان شفافیت تمامی افکت ها را به ۷۰% کاهش دهید. برای انجام این کار کافیست تمامی لایه ها را وارد یک گروه کرده و سپس میزان opacity را به ۷۰% برسانید.
در مرحله بعد پس از این که ویرایش تصویر به اتمام رسید، از جای خود بلند شده و به مدت ۲۰ دقیقه به کار دیگری مشغول شوید. به خاطر داشته باشید در این مدت هرگز به تصویر خود نگاه نکنید. پس از اینکه بازگشتید می توانید با چشمانی بدون خستگی به اثر خود نگاه کرده تا مشکلات و کم و کاستی های تصویرتان را پیدا کنید.
از روش های ویرایش غیر مخرب (Non-Destructive) استفاده کنید
یکی از نکاتی که شما باید هنگام ویرایش تصاویر خود به آن توجه داشته باشید، انجام ویرایش به صورت غیر مخرب است. اساسا برای ویرایش یک تصویر دو راه عمده وجود دارد: شما می توانید پیکسل های اصلی تصویر را ویرایش کنید و یا با استفاده از روش ویرایش غیر مخرب، تغییرات مورد نظر خود را به گونه ای اعمال کنید که همیشه قابل برگشت و حذف کردن باشند. ویرایش مستیم پیکسل های تصاویر زمانی رخ می دهد که شما بخواهید اثر خود را ذخیره کنید و از آن خروجی بگیرید.
استفاده از تکنیک ویرایش غیر مخرب می تواند در نحوه کار شما با فتوشاپ تغییرات اساسی ایجاد کند. با استفاده از این تکنیک به جای این که در مواقعی که تغییر نامطلوبی در تصویر اعمال شده مجبور باشید قدم به قدم به عقب برگردید و دوباره همه کار ها را از اول انجام دهید، می توانید قسمت مورد نظر را مستقیما ویرایش و بازسازی کنید. برای مثال به جای استفاده از ابزار های Adjustments از لایه های Adjustment استفاده کنید و یا به جای استفاده از Sharpen، Dodge و Burn از فیلتر ها و لایه های Curves استفاده نمایید.
در اینجا ما بیش تر از این نمی توانیم در مورد تکنیک های ویرایش غیر مخرب توضیح دهیم. بهتر است شما فیلم های آموزشی افراد حرفه ای را مشاهده کرده و به نحوه استفاده آن ها از این تکنیک ها دقت کنید و در کارهای خود اعمال نمایید.
در اینجا ما پنج نکته برای ارتقای مهارت های خود در زمینه نرم افزار فتوشاپ را ارائه کردیم. اگر چه ممکن است این نکات ساده باشند ولی برای رعایت بعضی از آن ها به زمان زیادی نیاز است. شما نمی توانید تمامی کلید های میان بر را در یک شب فرا بگیرید و یا فیلم های آموزشی را در یک روز تماشا کنید. اگر چه نکات دیگر را می توان به سرعت فرا گرفت و اجرا کرد. بنابر این دفعه بعد که از نرم افزار فتوشاپ استفاده کردید سعی کنید موارد گفته شده را رعایت کنید. ما به شما قول می دهیم در صورت انجام این کار خروجی نهایی شما بسیار بهتر از گذشته خواهد بود.
منبع : http://click.ir/1395/01/29/6ways-to-speed-up-android-devices/
راههای بسیار متفاوتی برای آموزش نقاشی کودکان وجود دارد. بهترین کار در قدم اول تفکیک گروههای سنی است. زیراتفاوت سن یعنی تغییر باورها، خیالها و رویاها. مثلا باور و شناخت یک کودک 6 ساله از دنیا، با یک کودک 11 ساله متفاوت است.
راههای بسیار متفاوتی برای آموزش نقاشی کودکان وجود دارد. بهترین کار در قدم اول تفکیک گروههای سنی است. زیرا تفاوت سن یعنی تغییر باورها، خیالها و رویاها. مثلا باور و شناخت یک کودک 6 ساله از دنیا، با یک کودک 11 ساله متفاوت است.
آموزش نقاشی به کودکان زیر 6 سال
در این دوره کودک از کمترین اطلاعات علمی برخوردار است. بنابراین بسیاری از باورهایشان ساخته و پرداخته ذهن و خیال کودکانهشان است. اکثر فضاهایی را که میسازند، تخیلی بوده و قابل لمس و رویت ما نیست. اولین گام برای آموزش به این گروه سنی باور دنیای خیالی آنها است. همه چیز در دنیای آنها برای ما توصیف شده نیست. بهترین و گویاترین زبان برای شناخت این دنیا زبان خود آنها است. برای کشف آنها تغییر فضا امکانپذیر نیست؛ چون آنها را از خیالهای تکرارنشدنی دور نگه میداریم. پس اولین گام جهت آموزش، کشف دنیای فردی هر کودک است و رسیدن به تخیل آنها.
بهترین سن برای شروع آموزش به کودکان از پایان 4سالگی است. البته این موضوع برای همه صدق نمیکند. بعضی امکان ماندن در یک جای مشخص تحت عنوان کلاس به مدت نسبتا طولانی را ندارند یا اینکه آمادگی پذیرش آموزش در آنها شکل نگرفته یا بعضیها در 3 سالگی امکان آموزش درونشان شکل گرفته است( که این مورد بیشتر در دختربچهها به چشم میخورد) باید توجه داشت آموزش نقاشی به کودکان باید به روش غیرمستقیم باشد. یک مربی باید از موسیقی، تاتر، بازی، قصه، شعر و ... استفاده کند و فضایی به وجود آورد تا هنرجوی خردسال خود را با زبان تصویری آشنا سازد. نقاشی یک زبان بینالمللی است. زبانی برای گفتن ناگفتههای خود.
ما میتوانید کلاس نقاشی یا دوره آموزش نقاشی را دراین سایت پیدا کنید.
بهترین ابزار نقاشی برای کودک
اولین گام برای آموزش درست، شناخت ابزار مناسب است؛ ابزاری متناسب با روحیات و تواناییهای فیزیکی.
این گروه سنی جذب رنگهای غلیظ میشوند. آنها تمایلی به ترکیب ندارند و میتوانند سطح سفید کاغذ را با غلظت بالای رنگی بپوشانند. بنابراین ابزار رنگی کودکان باید دارای غلظت رنگی مناسب باشد.
پاستل
یکی از مناسبترین ابزار برای این سن پاستل روغنی است البته با کاغذ مناسب. کاغذ پاستل باید زبر باشد. توجه داشته باشید که بافت بسیار درشت و زبر توصیه نمیشود، به خصوص برای کودکان. چون کنترل وسیله روی بافت درشت مقوا راحت نیست. پاستل:
1- نوک پهنی دارد و غلظت بالای رنگی
2- به علت جرمی که دارد میتوان به راحتی در نقاشی بافت ایجاد کرد.
3- به علت جرمی که دارد، اصطکاک آن با کاغذ کم میشود و حرکت آن روی کاغذ راحتتر است. کودک نیازی به فشار دست ندارد و دست او خسته نمیشود.
گواش
دومین وسیلهای که برای کودکان پیشنهاد میشود گواش است. گواش از غلظت رنگی بالایی برخوردار است. دقت باید داشت تنها گواش مخصوص کودکان مناسب این گروه سنی است که احتیاج به ترکیب کردن آن با آب نیست و مستقیما میتوانند قلمو را به داخل رنگ برده و روی کاغذ بکشند. ابعاد کاغذ و کادر برای این گروه بسیار مهم است. کاغذ یا مقوا نباید آنقدر کوچک باشد که کودک برای کشیدن نقاشی دچار مشکل شود(چون کشیدن اجسام کوچک و ظریف برای این گروه سنی مشکل است) و نه آنقدر بزرگ باشد که کودک از کشیدن خسته شده و دچار یاس شود. ابعاد کاغذ باید متناسب با نوک ابزار باشد.
نقاشی مانند خواب و رویا، کودک خود را از ممنوعیتها رها کرده و ناخواسته و ناخودآگاه درباره مشکلات، کشفیات و دلهرههایش صحبت میکند. برای آموزش صحیح نقاشی به کودک، باید کمترین کپیبرداری را از مدلی انجام دهیم؛ مثلا در نقاشی کودکان خطی بر روی صورت برادر، حذف کردن شخصی، به کارگیری رنگی خاص یا بزرگ کشیدن بیش از حد یک اتفاق همه اینها تعبیر دارد.
کودک 1 ساله مداد را در دست میگیرد ولی به سهولت نمیتواند آن را بر کاغذ بکشد. فقط با مداد بر روی کاغذ ضربه میزند و سرانجام کاغذ پاره میشود.
(کشیدن خط افقی قبل از خطهای عمودی ظاهر میشود.) 18 تا 20 ماهه موفق به کشیدن خط میشود.
در 2 سالگی خطها دایرهوار و زاویهدار میشوند.
در 5/2 سالگی به علت قدرت عضلانی قادر به تعقیب خط با چشم است که از محدوده کادر خارج نشود.
در 3 سالگی فقط لذت بردن از کشیدن خط روی کاغذ نیست، بلکه مایل است احساسات درونی خود را از زندگی کوتاهش بیان کنند. در این سن خطهای عمودی را بیشتر از خطهای افقی رسم میکند. خط عمودی نشانه اظهار وجود کودک است.
در اواخر 3 سالگی شروع به کشیدن خانه و خورشید میکند.
در 4 سالگی خطنگاریهای او جمع شده و برای بزرگترها معنی پیدا میکند.
در 5 تا 6 سالگی امکان یادگیری کودک به نوشتن و حروف الفبا پیدا میشود.
رنگها
بین نقش رنگ و زندگی کودک یک حالت متواری است. 3 تا 6 سالگی کودک تحت تاثیر فشارهای درونی است و علاقه وافری به رنگ دارد و استفاده از رنگ بر شکل ظاهری مقدم است. هر چه سن بالاتر میرود، وابستگی بر رنگ، کم و توجه بر شکل و ظاهر آن بیشتر میشود. هر قدر کودک کوچکتر باشد از رنگهای زندهتر استفاده میکند. کودکانی که در کودکستان هستند، بیشتر از رنگهای گرم و تند استفاده میکنند. برخلاف کودکانی که در خانه نقاشی میکنند و از رنگهای سرد استفاده میکنند که به علت مشکلات عاطفی و روانی است.
فقدان رنگ در قسمت یا تمامی نقاشی دلیل بر خلاء عاطفی یا گرایشهای ضد اجتماعی است. کودکان سازگار در نقاشی خود به طورمتوسط از 5 رنگ استفاده میکنند. کودکان گوشهگیر 1 یا 2 رنگ به کار میبرند. کودک برای انتخاب رنگها فقط تحت تاثیر احساسات و علایق خود قرار دارد؛ مثلا ممکن است چمن را بنفش بکشد چون هم رنگ بنفش را دوست دارد و هم چمن را کشیده است.
نماد رنگها
رنگها تحت تاثیر عوامل جسمی و روانی، معانی مختلفی دارد. رنگها به دو دسته رنگهای گرم(زرد، نارنجی و قرمز) و رنگهای سرد(آبی، سبز و بنفش) است. رنگهای گرم حالت تحریکدهنده و سبب فعالیت و جنب و جوش، حس روشنی، شادی، مولد و ... است ولی رنگهای سرد، حس انفعالی یعنی سکون و بیحرکتی و ... دارد. رنگهای خنثی(خاکستری) مبین درونگری، آغشتهسازی، استدلال، خودمختاری و ... است. سیاه نشانه ترس، اضطراب و تشویش است. قرمز معنای تحرک را در بردارد. نارنجی بیانگر آرامش و خوشی است. سبز، گویای زندگی و آبی و بنفش نشانه داشتن تمایلات درهم برهم است. رنگهای گرم در کل نشانه علاقه و صمیمیت است و رنگهای سرد و تند، نشانه کودکانی است که نظارت شدید در خانه داشته و مشکلات روانی و عاطفی دارند.
موضوع نقاشی کودکان
کودک با تمام وجود و شخصیت ذهنی و عاطفی خود نقاشی میکشد. آدم، خانه، درخت، ماه، خورشید و حیوانات را میکشند.
آدمک
نقاشی کودکان اگر در حد معمولی باشد، میتوان گفت کودکی سازگار است. آدمک کوچک و کنار صفحه نشانه خجالتی و گوشهگیر بودن، کمبها و بیارزش دانستن خود است.
آدمکهای بزرگ نشانه کودکانی است که اختلالات عاطفی دارند.
فقدان دست یا بازو نشانه بیاهمیت بودن خود است.
خانه
نماد پناهگاه و دسته اصلی گرمی خانواده است که ممکن است به خانه علاقمند یا از آن متنفر باشد.
خانه دلباز مشخصه خانه سعادتمند یعنی باغچه پر از گل، درهای بلند، پنجره و دودکش است. اگر خانه بدون در ورودی در نقاشیهای 5 تا 8 سال دیده شد، نشانه خجالتی بودن کودک و وابستگی شدید به مادر است. بعد از 8 سالگی احساس خودکوچکبینی و تنهایی کودک، در نوجوانی نشانه شرم و حیا بیش از حد و احساسات رقیق است.
خانه به صورت قصر، پناهگاه مطلوبی برای کودک است.
خانه کوچک به شکل زندان، نشانه ناسازگاری و مشکلات درونی خانواده است. خانه با دو در یا دری 2 تکه، نشانه پدر و مادری است که از هم جدا شدهاند که بخش اول نشانه یک زندگی مطلوب و خانوادگی و دومی نشانه زندگی تحمیل شده است.
افراد خیالپرداز بیشتر به کشیدن دریا و امواج آن و پرندگان میپردازند.
درخت
به سه قسمت ریشه، تنه و ساقه و برگ تقسیم میشود.
در زیر 6 سالگی تنه درخت، بلند کشیده میشود ولی بعد از این سن نشانه عقبافتادگی فکری یا بیماری عصبی است.
درخت کوتاه و صاف، نشانه جاهطلبی و بلندپروازی کودک است. درخت با تنه کج، عدم ثبات و درخت با تنه صاف نشانه ثبات و رشد و یادگیری و برگهای درهم فرورفته، نشانه کودکی خجالتی و منزوی است.
درختی با شاخههای به هر سو کشیده شده، نشانه کودکی است که مسایل را به سادگی درک میکند و سازگار است.
خورشید و ماه
خورشید نشانه امنیت، گرما، خوشحالی و قدرت و پدر است.
خورشید به طور کامل و درخشنده نشاندهنده کودکی است که با پدر خود رابطه خوبی دارد.
خورشید در پشت کوه، نمایانگر رابطه نامطلوب بین کودک و پدر است.
خورشید با رنگ قرمز تند یا سیاه، نشانه ترس و اضطراب و دلهره و تشویش است.
ماه، نشانگر سستی است. زمانی ماه درمیآید که خورشید، یعنی منبع زندگی رفته است. ماه اغلب در کنار قبر یا قبرستان ظاهر میشود.
اتومبیل
قدرت، جامعه بیرون از خانه و خانواده. کودکی که خود یا پدر را در حال رانندگی میکشد، نشانگر این است که این کودک، احساس مسئولیت داشته و از زندگی خارج از خانواده رضایت دارد.
آسمان و زمین
آسمان، الهام پاکی و زمین نشانه ثبات و قدرت است.
حیوانات
کارهای اشتباه خود را در غالب حیوانات میکشند. کودکی که حیوانی درنده میکشد، نشانه تندخویی یا عدم مهر و محبت در خانواده است.
کودک به کمک نقاشی، کشمکشها و دلهرههایش را بیان میکند.
خط
خط ممکن است ضخیم، نازک، خط و نقطه، خط مداوم، عمودی، افقی، زاویهدار و مارپیچ باشد. از روی خط میتوان به غم و شادی، عصبانیت و اطمینان کودک پی برد.
در خوشحالی و راحتی، خط بارزتر و بلندتر، در ضعف و عصبانیت خط فشردهتر و کوتاهتر میشود. در هنگام پرخاشگری، خطها قطعه قطعه و پیچیده میشوند. اگر کودک جوش و خروش کم و ناتوانی داشته باشد، خطوط با پررنگی و نیروی زیاد شروع میشود و با بیرنگی تمام میشود.
اگر در قسمتهایی از ترکیب نقاشی خطخطی وجود داشته باشد، نشان از وجود مشکلات عاطفی و دلهره است.
فضای نقاشی
فضا در نقاشی اهمیت زیادی دارد. کودکانی که متناسب با کاغذ نقاشی میکنند، کودکانی هستند که آرامش دارند. اگر نقاشی از کادر یا کاغذ خارج شود، 3 حالت دارد:
1- کودکانی که عقبافتادگی دارند؛ یعنی ضعف عضلانی دارند.
2- کودکانی که به خود بیاعتماد هستند.
3- کودکانی که کمبود محبت دارند.
اگر کودک در گوشه کاغذ نقاشی بکشد، یعنی کمرو و خجالتی است.
نقاشی اگر در بالای کاغذ کشیده شود، نشانه ارزشگذاری به خود و اعتماد به نفس است.
اگر او تمایل دارد که در پایین کاغذ نقاشی بکشد، به این معنا است که کمتر شیفته شوند.
اگر کودک شما چپ دست نباشد و تمایل دارد که در گوشه چپ کاغذ نقاشی بکشد، نشانه غم و اندوه و گوشهگیری او است.
منبع :http://www.beytoote.com/baby/psychology-baby/instruction-painting-child.html