با یک مدیریت خوب بر ذهن و جلوگیری از ورود افکار مخرب که موجب به وجود آمدن احساس غیر مناسب در ما می گردد،حکومت ذهن را به دست گیریم . پس :
برای آنکه انسان موفقی باشید و در زندگی به اهداف خود برسید باید کنترل فکر و ذهن خود را در دست بگیرید.
دیدگاههای وسیعتر و توضیحاتی بیشتر برای بدست گیری کنترل ذهن:
اول خود ر ا بشناسیدیعنی قوانین ذهن خود را بشناس اینکه چه می خواهد و چه توانایی اعجاب انگیزی دارد
( قوانین ذهن : درمورد اهداف آرزوها و اتفاقات اطرافات مثبت فکر کن .این مطلب ثابت شده که ذهن همه انسانها امواجی را به اطراف می پراکند و امواجی را از محیط می گیرد در نتیجه منفی بافی و فکر بد که در دین زرتشت به پندار بد معروف است اثر بد روی محیط و خود فرد می گذارد (افسرده دل افسرده کند انجمنی را )اساسا این قانون ذهن بشر است که به افعال و افکار مثبت پاسخ مثبت و به افعال و افکار منفی پاسخ منفی می دهد .
مغز خاصیتی دارد که هر گاه چیزی را که دوست دارید به شکل من می خواهم دنبال کنید وتجسم نمائید به آن میرسید ولی افکار سلبی مثل من نمی توانم -ای کاش -اگرو یا حسرت کشیدن سبب اندوه و شکست شما می شود )
دوم اینکه آنچه را می خواهید آرزو کنید
جهان غول چراغی است که از ذهن و آرزوهای شما دستور می گیرد در واقع شما با ذهن خود به کیهان سفارش می دهید سفارش دهید که بهترین مدرس خصوصی زبان باشید و در واقع آنطور که شما فکر می کنید خداوند در هنگام خلقت رسالت خاصی بر عهده ای شما نگذاشته بلکه خلق شده اید تا او را در خوشی و نا خوشی زندگیتان بیابید و از هستی لذت ببرید خلق شده اید تا آنچه که می خواهید باشید پس فقط از میان همه خوبیها آرزوهای خود را انتخاب کنید.
سوم بدانید و مطمئن باشید که شما قادرید انجام دهید
استفاده از محرکاتی برای فرار از بحران و رسیدن به مرحلهای که آن را موفقیت مینامیم، مهمترین قسمت کار هر فرد است.یکی از این محرکات بیان جملاتی همچون « میتوانم ، پس حتماً میتوانم انجام دهم » دارای اعجاز نهفتهای هستند که هر فرد را در هر مرحله از خود دگرگون کرده و بیش از پیش مصمم میسازد .
چهارم این که همیشه برای رسیدن به خواسته هایتان پیگیری و تلاش را جدی بگیرید
ممکن است شما در راه رسیدن به خواسته ها و آرزو های خود با موانعی مواجه شوید ؛ پس اعتقاد به جمله « هرگزخواسته ام را رها و فراموش نمیکنم » میتواند سرآغاز محکمی برای بازگشت به چرخه تلاش و آزمایش دوباره امور باشد
پنجم باید ازخود ودیگران یاد بگیریم
این یادگیری میتواند شامل ۲ بخش عمده باشد :
الف) یادگیری و بهنوعی عبرت از خطاهای خود و دیگران.
ب)یادگیری و الگوبرداری از موفقیتهای خود و دیگران.
*همیشه در شکست ها نکات راهنما گونهای برای هدایت شما به سوی موفقیت وجود داشته باشد. الگوبرداری از موفقیت ها نیز میتواند سوقدهنده شما به سکوهای برتر زندگی تلقی شود.*
ششم بپذیرید که گاهی اشتباهاتی رخ می دهد
خیلی جالب است وقتی قبول میکنید که اشتباهاتی در زندگی داشتهاید. بیشتر از هرکسی به خود کمک کردهاید که در کمترین مدت قدم در راه اصلاح اشتباهات و رسیدن به کامیابی بردارید .
(اوشو می گوید هر چه می خواهید اشتباه کنید ولی اشتباهی را هرگز دوبار تکرار نکنید، بدنبال دل خود بروید، اگر خطا رفتید اشکالی ندارد به رشد شما منجر خواهد شد. )
هفتم همیشه شکرگزار نعمت های فراوان خداوند باشید
شکر نعمت ، نعمتت افزون کند کفر ، نعمت از کفت بیرون کند
بر اساس این نوشته با چنین مدیریتی بر ذهن میتوانیم به مرور زمان از حال بد به حال خوب واز اضطراب به آرامش برسیم،به یاد داشته باشید ما باید مدیر ذهن خویش باشیم نه ذهن ما مدیر ما.
قانون اول اینکه آنچه را که می خواهید آرزو کنید.
قانون دوم اینکه آرزوهایتان را هر روز تصور کنید.
قانون سوم اینکه همیشه شکرگزار نعمت های بیکران خداوند باشید.
کیهان مثل غول چراغی است که از ذهن و آرزوهای شما دستور می گیرد در واقع شما با ذهن خود به کیهان سفارش می دهید در واقع آنطور که شما فکر می کنید خداوند در هنگام خلقت رسالت خاصی بر عهده ای تک تکان نگذاشته بلکه خلق شده اید تا او را در خوشی و نا خوشی زندگیتان بیابید و از هستی لذت ببرید خلق شده اید تا آنچه که می خواهید باشید پس فقط از میان همه خوبیها آرزوهای خود را انتخاب کنید در واقع مرحله اول خوشبختی این است که:
خود ر ا بشناسید !
یعنی قوانین ذهن خود را بشناس اینکه چه می خواهد و چه توانایی اعجاب انگیزی دارد:
قوانین ذهن:
1- زبان ذهن : درمورد اهداف آرزوها و اتفاقات اطرافات مثبت فکر کن .این مطلب ثابت شده که ذهن همه انسانها امواجی را به اطراف می پراکند و امواجی را از محیط می گیرد در نتیجه منفی بافی و فکر بد که در دین زرتشت به پندار بد معروف است اثر بد روی محیط و خود فرد می گذارد (افسرده دل افسرده کند انجمنی را )اساسا این قانون ذهن بشر است که به افعال و افکار مثبت پاسخ مثبت و به افعال و افکار منفی پاسخ منفی می دهد .
2- مغز خاصیتی دارد که هر گاه چیزی را که دوست دارید به شکل من می خواهم دنبال کنید وتجسم نمائید به آن میرسید ولی افکار سلبی مثل من نمی توانم -ای کاش -اگرو یا حسرت کشیدن سبب اندوه و شکست شما می شود.
۱/ اگر به خود شک داشته باشید، آیا این مدیریت ذهن خوبی است؟ نه
۲/ اگر احساسات داشته باشید که شما را از انجام دادن کارهایی که دوست دارید انجام دهید بازدارند، آیا مدیریت ذهن خوبی است؟ نه۳/ اگر نگران باشید ، آیا مدیریت ذهن خوبی دارید؟ نه
۴/ اگر تاسف بخورید ، سرزنش کنید ، قضاوت کنید ، احساس گناه کنید و … آیا مدیریت ذهن خوبی دارید؟ نه
اکنون از خودتان سؤال کنید چقدر خوب ذهنتان را مدیرت کنید و پاسخ را به درصد بدهید، چه مقدار؟
اگر۵۰ درصد ذهنتان را خوب مدیریت کنید اکنون می دانید موفقیت شما نیز ۵۰ درصد است.این نشان می دهد که چقدر موفق هستید! آیا این مقدار موفقیت برای شما کافی است؟ مثلا شما بخواهید در تدریس خصوصی نفر اول باشید یا بخواهید بهترین معلم خصوصی زبان باشید، بخواهید بهترین مدرس کامپیوتر باشید، آرزو کنید بهترین مدرس کنکور باشید عالیترین مدرس خصوصی ریاضی باشید
با توجه به مشغلههای مختلف روزمره برای افراد وشرایطی که پیرامون اکثریت ما وجود دارد وبهداشت روانی ما را با مشکلات فراوانی رو به رو میکند، اهمیت مدیریت کردن بر ذهن بیش از پیش نمایان میشود. از بهترین راهکارهایی که در این زمینه پیشنهاد میشود، صافی ذهن است. بدین منظور لازم است یک صافی را در ذهن تصور کنیم که از ورودی بعضی از افکار جلوگیری می کند. در واقع ما باید برخی از افکار آزار دهنده ومخرب را پشت این صافی نگه داریم .