حتماً شما هم تابحال، بارها و بارها مقالات و کتابها و جملات فراوانی با مضمون موفقیت و راههای رسیدن به آن را در گوشه و کنار کتابخانهها و مجلات و دنیای بیسر و ته وب دیده و خواندهاید یا شرح آنها را شنیدهاید؛
"راه صد ساله را یکشبه برویم!!" یا "موفقیت در 3 گام" یا "رازهای موفقیت که هیچکس نمیداند! " یا هزاران مطلب و عنوان مرتبط به موفقیت دیگر تبدیل به یکی از روزمرگیهای پرتعداد ما شدهاند؛
اما یکبار هم که شده دقیق و واقعبینانه به موضوع نگاه کنیم:
" موفقیت کلید شادی نیست، شادی کلید موفقیت است؛
اگر آنچه انجام می دهی دوست بداری، موفق خواهی بود." جملهی بالا از هرمن کین را میتوان یک تعریف کلیدی برای موفقیت دانست؛
مهمترین نکته در فعالیتها و اهداف ما این است که با علاقه آنها را دنبال کنیم؛
شاید اشتباه ما این است که میپنداریم باید موفقیت را بیاموزیم درحالیکه موفقیت خلق کردنی است!
شناسایی علایق و استعدادها که متأسفانه در کشور ما بهاندازهی پشیزی ارزش ندارد، مهمترین فاکتور در رقم خوردن موفقیتها تلقی میشود؛
پذیرش ضعفها و شناسایی نقاط قوت و قابل اتکا میتواند مسیر نِیل به اهداف را برای ما هموار کند.
حتماً شما هم در اطراف خود با افرادی مواجه شدهاید که با فشار خانواده و یا بلندپروازیهای نامعقول خود را متقاعد به انجام کارهایی میکنند که هیچ استعدادی در آنها ندارند و زمانی به اشتباه خود پی میبرند که دیگر فرصت از دست رفته است، یا ممکن است خود شما یکی از این افراد باشید!
پس گام اول برای پیمودن هرچه سریعتر مسیر موفقیت، شناسایی استعدادها و علایق و آگاهی از ضعفها است؛
اگر شما هم مثل اکثر مردم دنیا بهدنبال راهی مطمئن برای شناسایی استعدادها و علایق خود هستید، یا به عبارت دقیقتر، میخواهد خود را خوب بشناسید، ما به شما تست MBTI یا تست HOLAND را پیشنهاد میکنیم!
گام بعدی برای کسب موفقیت، پس از شناخت هدف و تسلط بر خود، تلاش روزافزون و پشتکار است؛
مسلماً برای رسیدن به هر هدفی شما باید بهخوبی تلاش کنید و قابلیتهای خود را بیشتر و بیشتر تقویت کنید و سعی کنید تواناییهای لازم برای رسیدن به هدف خود را درخود به شکل عادت درآورید،
با این روش پس از مدتی دیگر لازم نیست کار خاصی انجام دهید و مغز شما بهطور خودکار الگوریتم موفقیت را پیگیری میکند!
صبر و حوصله و امید را فراموش نکنید!
تمامی افراد موفق تاریخ بر این نکته اذعان دارند که مسیر موفقیت مسیری سنگلاخ و پرمانع است و هر لحظه ممکن است شما عطای موفقیت را به لقایش ببخشید و قید اهداف بلند خود را بزنید!
پس باید در نظر داشتهباشید که موفقیت یک شبه اتفاق نمیافتد و قرص و آمپولی هم فعلاً برایش نساختهاند!
ممکن است شما در مسیری که پیش رو گرفتهاید بارها و بارها به بنبست بخورید اما مطمئناً با کمی تلاش راه نجات را خواهید یافت!
یاد بگیرید که واقعبین باشید!!!
به قول شکسپیر، "از دست دادن امیدی پوچ و محال، خود موفقیتی بزرگ است"
شما باید با خودتان روراست باشید و اهداف غیرمعقول و دستنیافتنی را از همان لحظهی اول کنار بگذارید و زمان خود را بیهوده هدر ندهید؛
بسیاری از افراد مدتزمان قابل توجهی را صرف اهداف غیرقابل دسترس میکنند و فرصتهای طلایی را از دست میدهند.
شما باید بدانید که در مسیری که پیش گرفتهاید ملزم به رعایت یکسری ملزومات و قواعد هستید ولی نباید فراموش کتید که "خلاقیت" همان راه میانبر شما است!
اگر میخواهید مسیرتان را هموارتر کنید و سریعتر به اهدافتان برسید، باید خلاقیت خود را بهکار ببرید و تا جایی که میشود ایدههایتان را عملی کنید؛
اصلاً لازمهی موفقیت، شکستن قواعد دستوپاگیر و ایجاد مسیرهای جدید است!
ما باید ابتدا به خودمان باور داشتهباشیم تا بتوانیم کائنات را متقاعد به موفقیت خود کنیم؛
نگرش و افکار و عقاید ما نقش بسزایی در ترسیم مسیر و اهداف ما دارند و باید سعی کنیم روزبهروز دید درستتری داشتهباشیم و اصطلاحاً خودمان را آپدیت کنیم!
مهم نیست اهداف ما چه شکل و رنگ و بویی دارند؛
مهم این است در مسیری که پیشگرفتهایم ثابت قدم بوده و از لحظاتی که صرف آن هدف میکنیم لذت کافی را ببریم!
اگر از بودن در دانشگاه ناراضی هستید، اگر دقایقی که در کلاس زبان یا کلاس حسابداری صرف میکنید برایتان عذابآور است، اگر دورهی فتوشاپ یا دورهی اکسل به کارتان نمیآید،
اگر پیلاتس و آیروبیک را به اصرار دوستانتان انتخاب کردهاید،
اگر پزشکی یا مهندسی رشتهی مورد علاقهتان نیست و شیفتهی بازیگری هستید،
اگر و هزاران اگر دیگر، شما مسیر اشتباهی را در پیشگرفتهاید!
پس یا همین الان برگردید یا بدانید که جادهی موفقیت را خیلی دورتر رد کردهاید!
در پایان این جمله را از جان ماکسول بهخاطرداشته باشید که
"موفقیت، مساوی با رسیدن به هدف نیست، بلکه خود سفر است! "