افراد با انگیزه افرادی هستند که در حال حرکت برای رسیدن به قله زندگیشون هستند. این افراد مورد اعتماد بقیه بوده و به توانایی های خودشون اعتماد دارند. رویاهای بی حد و مرز و تمایل به ایجاد یک زندگی رضایت بخش دارند. اگر در زندگی به دنبال رویاهات هستی این نشون میده که قطعا زندگی پویا و زنده ای داری و اگر هنوز ترس از حرکت به سمت رویاهاتو داری شجاعت به خرج بده و به دنبال رویاهات برو...
اگر این ویژگی ها را دارید میتونید خود را یک فرد با انگیزه بدونید:
افراد با انگیزه بالا دارای یک تمایل ذاتی ویک نیرویی درونی هستند که آن ها را به سمت یک ماجراجویی جدید هدایت می کنه. این افراد خود را برای یادگیری و کشف چیزهای جدید به چالش می کشند.
اگر اشتباهی از آن ها سر بزند عذرخواهی می کنند و اشتباهات خود را قبول می کنند.
به جای اینکه بر کارهایی که در آن شکست خوردند و ناموفق بودند تمرکز کنند بر کارهایی که در حال انجام آن هستند و بر موفقیت هاشون متمرکز هستند. بر خلاف خیلی از ما که دائما به فکر گذشته و شکست ها هستیم!
این افراد عمدتا به دنبال انجام کارهایی هستند که آن ها را از منطقه امنشون بیرون بیاره و از انجام کارها به شیوه راحت خودداری می کنند خیلی ساده میشه گفت سرشون برای دردسر و کارهای پرچالش درد میکنه.
آن ها بسیار مطالعه می کنند و به دنبال یادگیری و دیدن چیزهای جدید هستند. و معتقدند که باید همیشه به دنبال یادگیری باشند.
یک چشم انداز روشنی در زندگی دارند و با عقلانیت میدونند که از چه چیزهایی باید اجتناب کنند. شعار اونها در زندگی اینه:
" هرگز نگو، هرگز" و "همه چیز ممکن است".
دیگران را به خاطر اشتباهاتشان سرزنش نمی کنند. اونها به این اصل ایمان دارند که هرکس در نهایت مسئول کاری که انجام میده است و نه فرد دیگر، پس نباید دیگران را سرزنش کرد چون آن ها مسئول کارهای خودشون هستند!
دوستان آن ها افرادی هستند که قابل اعتماد، مثبت اندیش، پشتیبان و کسانی که بهترین ها را به ارمغان میاورند. میدانند که برای اینکه با انگیزه بمانند باید زمانی را به خودشون اختصاص بدند و همچنین با افرادی دوستی کنند که به آن ها انگیزه میدند.
منبع خبر: inc.com
استاد سلام در کنار شماست.
مرجع تدریس خصوصی زبان انگلیسی، کلاس زبان استانبولی، کلاس زبان فرانسه، تدریس خصوصی زیست
یکی از کشورهایی که ایرانیها تو سالهای اخیر برای سرمایه گذاری، گردشگری، ادامه تحصیل، کار، مهاجرت و حتی اقامت انتخاب کردن کشور ترکیه هست که در همسایگی با ایران قرار داره و شاید همین نزدیکی و مجاورت با ایران دلیل مهمی برای افزایش سفر به ترکیه باشه. در واقع ایران یکی از پنج کشوریه که بیشترین تعداد مسافر به ترکیه را داره؛ به جز ایرانیها، کشورهایی مثل عراق، عربستان، روسیه و امارات هم این کشور را برای مهاجرت و اقامت انتخاب کردن؛ به طوری که میانگین ورود افراد گردشگر و توریست به این کشور به حدود 40 میلیون نفر در سال رسیده و همین امر باعث شده که گردشگری مهمترین منبع اقتصادی مردم ترکیه باشه و ترکیه سالیانه سود و گردش مالی زیادی از این طریق به دست بیاره. در صورتی که منبع اصلی اقتصادی این کشور کشاورزی بوده و 35 در صد از از افراد این کشور به کار کشاورزی مشغولند.
چه تعداد خونه توسط ایرانیها در ترکیه خریداری شده؟!
بر اساس گزارش اعلام شده از مرکز آمار ترکیه، بیشترین تعداد واحدهای مسکونی در ترکیه که به اتباع خارجی فروخته شده به ترتیب مربوط به شهر استانبول و سپس شهرهای آنتالیا و بورساست که عراقیها با خرید یک هزار و ۹۸۷ واحد مسکونی در این کشور در صدر لیست شهروندان کشورهایی قرار دارن که در ترکیه اقدام به خرید خونه کردن و پس از عراق و عربستان، ایران در رتبه سوم این لیسته. تعداد واحدهایی که در هشت ماه اول سال جاری میلادی توسط ایرانیها در ترکیه خریداری شده 1659 واحده که نسبت به سال گذشته چهار برابر شده؛ یعنی در هشت ماه اول سال گذشته (2017)، ایرانیها حدود 424 خانه در ترکیه خریداری کرده بودن.
ایرانیها در ترکیه بیشتر مشغول چهکاری هستند؟!
گزارشهای مرکز آمار ترکیه همچنین نشون دهنده اینه که ثبت شرکت هم تو این کشور افزایش داشته و تنها بیش از 150 شرکت ایرانی در شهرهای ازمیر، آنکارا، آنتالیا، مرسین ثبت شده؛ حتی تعداد صنعتگران ایرانی نیز در حال افزایشه و دلیلش هم بیشتر میتونه این امر باشه که این افراد با تاسیس شرکت راحت تر میتونن کالاها و خدمات خودشون را از طریق شرکتهای وابسته به ترکیه یا کشورهای اروپایی وارد کنن. همچنین با افزایش تعداد ایرانیهای مقیم استانبول، تعدا رستورانها و کافه های ایرانی در نقاط مختلف استانبول به ویژه منطقه بیلیک دوزو در بخش اروپایی بیشتر شده و ایرانیها علاوه بر کسب و کارهای کوچک و بزرگ، در عرصه های هنری، سلامت و بهداشتی، خدماتی، تجاری و غیره فعالیت میکنن. مشاغلی همانند سرمایه گذاری، آرایشگری، تدریس زبان، هتلداری، مهمانداری از جمله مشاغلیه که برای مهاجرا درآمد خوبی داره. از طرفی سرمایه گذاری ترکیه هم در ایران افزایش یافته و پیش بینی شده رابطه دو کشور رو به روز بیشتر میشه به طوری که بیشترین حجم صادرات و واردات ایران با ترکیه انجام میشه.
آیا یادگیری زبان ترکی استانبولی برای ایرانیها ضرورت داره؟!
در کنار تمام محسنات کشور ترکیه، مشکلات زیادی برای سفر به این کشور وجود داره؛ همانند بالا رفتن نوسانات ارز و بی ثباتی اقتصادی در کشور، بالا بودن هزینه مواد غذایی، هزینه های درمانی و هزینه دانشگاهی و... . یکی از مهمترین مشکلاتی که ممکنه برای مسافران خارجی و به خصوص کسانی که به زبان انگلیسی صحبت میکنن پیش بیاد اینه که اکثر مردم ترکیه نمیتونن به زبان انگلیسی صحبت کنن؛ بنابراین برای سهولت در برقراری ارتباط با افراد این کشور _ چه در امر تحصیل، گردشگری، اشتغال، مهاجرت، سرمایه گذاری _ یادگیری زبان ترکی استانبولی امری مهم و ضروریست و نسبت افراد متقاضی برای ترکی استانبولی نسبت به متقاضیان سایر زبان ها بیشتر است و این تعداد رو به افزایش است. بنابراین اگه شما هم قصد سفر به کشور ترکیه را دارید برای سفر به کشور ترکیه باید ترکی استانبولی بلد باشید تا بتونید با مردم ترکیه راحتتر ارتباط برقرار کنید.
اما طولانی بودن دوره های آموزشی و بالا بودن هزینه تدریس خصوصی زبان ترکی استانبولی یکی از مشکلاتیه که سر راه شما قرار داره؛
همچنین امکان داره کلاسهای آموزشی و تدریس خصوصی ترکی استانبولی در بعضی مناطق برگزار نشه و یا به ندرت برگزار بشه و شما مجبور باشین مسافت زیادی را تا محل برگزاری کلاس زبان ترکی استانبولی طی کنید یا مشکلات عدیدهی دیگهای از جمله کمبود وقت و ترافیک و چه و چه و چه که هرکدام بهنوبهی خود باعث از بین رفتن انگیزه و امید شما میشه؛
اینجاست که شما به استاد سلام نیاز پیدا میکنید!
استاد سلام با برقراری کلاسهای تدریس خصوصی ترکی استانبولی آنلاین، هم مشکل مسافت را حل کرده و هم بهعلت برگزاری کلاسها بهصورت خصوصی، مشکل طولانی بودن دوره های آموزشی زبان ترکی استانبولی را تا حد ممکن کمرنگ کردهاست.
آیا تابهحال برای شما نیز این سؤال پیشآمده که چطور مغز ما فرایند یادگیری را انجام میدهد؟ و چطور حتی پس از سالها بازهم با کوچکترین اشاره، بعضی مطالب و آموزشها برای ما مرور و یادآوری میشود یا چرا یادآوری بعضی مطالب خیلی مشکل و حتی غیرممکن است؟
فرض کنید شما به پیانوعلاقه دارید. در ابتدا نمیتوانید پیانو بنوازید. شروع به تمرین میکنید، اوایل تمرین، کار بسیار کند پیش میرود. ناگزیر هستید تکتک دکمه های پیانو را پیدا کنید و با نتی که مقابل شماست مطابقت دهید و بعد دکمه را بفشارید. نتیجه نیز چیزی نیست جز یک سری صداهای نه چندان دلچسب! مدام که تمرین می کنید، اتفاقاتی در مغز شما می افتد. مغز بهموازات تمرینات شما، در حال تغییراتی در مدارهایش هست و هر بار سلولهای بیشتری را به این کار اختصاص میدهد. مدارهای مربوط به نواختن پیانو شکل میگیرد و تعداد بیشتری از سلولهای مغز برای این کار به خدمت گرفته میشوند و شما بالاخره بعد از مدتی، بدون اینکه حتی به پیانو نگاه کنید، آن را هنرمندانه مینوازید و این هنر برای همیشه در مغز شما بایگانی میشود؛ حال فرض کنید شما چند سال پیانو نزنید یا مدتی حتی دوچرخهسواری و رانندگی نکنید، به جرأت میتوان گفت بعد از چندین سال وقتی اراده کنید شما بهراحتی میتوانید رانندگی کنید و یا ساز مور علاقهتان را بزنید؛ در واقع مهارتهای موردنیاز برای انجام هریک از این فعالیتها در مغز ما ذخیره میشود و با کوچکترین تلنگری یادآوری و مرور می شود. به عبارت سادهتر بهترین کاری که مغز انجام میدهد یادگیری و ذخیره اطلاعات و بازیابی اطلاعات در زمانهای مناسب است؛ بنابراین اگر فرایند یادگیری یک موضوع (مانند تدریس خصوصی زبان خارجی ، موسیقی، تدریس خصوصی فیزیک، آشپزی و هر چیز دیگر) به آرامی پیش میرود، نگران نباشید و هرگز تصور نکنید که در آن موضوع ناتوان هستید. شاید مغزتان، تمرین بیشتری از شما میخواهد تا مدارهایش را تغییر دهد و سلولهای لازم را به آن موضوع اختصاص دهد؛ به خودتان اتهام ناتوانی نزنید. سلولهای مغز، تابعی از تمرینات و اراده ما هستند تا بر اساس آن، مدارها و ارتباطات جدید بین خود بسازند و به تصمیم ما جامه عمل بپوشانند.
.
مغز انسان به دو نیمکره راست و چپ تقسیم شده است. اگرچه این دو نیمکره از لحاظ اندازه برابر هستند ولی عملکرد مشابهی انجام نمیدهند. در دهههای پیشین دانشمندان معتقد بودند وقتی یک سمت مغز ما کار میکند بخش دیگر غیر فعال است. در حالی که این باور درست نبود؛ واقعیت این است که هر دو نیمکره مغز انسان در هر لحظه، فعال است و البته برخی مواقع، یک بخش فعالتر از دیگری میشود. برخی دانشمندان نیز معتقد بودند چون توانایی حرف زدن انسان توسط نیمکره چپ او کنترل میشود، سمت چپ مغز، نیمکره اصلی و نیمکره راست، نیمکره فرعی است؛ اما تحقیقات "راجر ولکات اسپری" این باور را بر انداخت. راجرز به این نتیجه رسید که سمت چپ مغز تمایل به کنترل بسیاری از جنبههای زبان و منطق دارد، در حالی که سمت راست تمایل دارد اطلاعات فضایی و درک بصری را مدیریت کند.
_ سمت چپ مغز، کارهایی را انجام میدهد که باید با منطق، مانند علوم و ریاضیات انجام شود و نیمکره سمت راست کارهایی را انجام میدهد که با خلاقیت و هنر مرتبط هستند. بهطور خلاصه، نیمکره چپ بخش زبان، منطق، استدلال، محاسبه، تفکر تحلیلی را بر عهده دارد و نیمکره راست، بخش ابراز احساسات، خلاقیت، تشخیص چهره، موسیقی، رنگ، تصاویر، بینش و حالات غیرکلامی را کنترل میکند. نیمکره چپ در تحلیل اطلاعات مهارت دارد و نیمکره راست در ترکیب آنها.
_ نیمکره چپ، خطی عمل میکند و نیمکره راست، غیرخطی. به بیان سادهتر، نیمکره چپ، مسائل را بر اساس روابط علّی و معلولی و ریز به ریز به ترتیب بررسی میکند یا یک مسئله ریاضی را بر اساس دادهها، فرموله میکند و در مسیر آن فرمول، قدم به قدم به حل آن نزدیکتر میشود؛ اما نیمکره راست، کلی نگر است و مفهوم را در نظر میگیرد. مثلاً برای تشخیص چهره یک فرد، نیازی نیست که بر اساس فرمول خاصی از فرق سر تا چانه او یکی پس از دیگری بررسی و سپس به هم متصل شوند و نهایتاً شخص شناسایی شود. نیمکره راست، بهسرعت و با قابلیت کلنگری که دارد، در کسری از ثانیه، چهره را شناسایی میکند. حال شما تصور کنید که نیمکره چپ عهدهدار تشخیص چهرهها میشد، چه دردسرهایی که پیش نمیآمد!
_ هر نیمکره، بخش مخالف خود را در بدن اداره میکند. سمت چپ مغز مسئول کنترل سمت راست بدن است از سوی دیگر، نیمکره راست مغز، فعالیتهای سمت چپ بدن را هماهنگ میکند. شاید به همین دلیل هست که وقتی سمت چپ مغز آسیب میبیند، احتمال اینکه بر قسمت راست بدن نیز تأثیر بگذارد زیاد است. اگر شما با پای راست به توپ ضربه بزنید، در واقع این فرایند را نیمکره چپتان اداره کرده است. وقتی متنی را به فارسی میخوانید، سر و چشمتان از راست به چپ در حرکت است. چون به سمت چپ حرکت میکنید، نیمکره راست مغزتان به کار گرفته میشود و وقتی انگلیسی میخوانید، نیمکره چپتان فعالتر میشود. شاید یکی از علتهایی که یادگیری زبان انگلیسی برای یک فارسیزبان سختتر از یک فرانسوی زبان است _ بهجز مسائل زبانشناسی مانند نزدیکی لغات _ این باشد که فرد فارسیزبان ناگزیر است عادت مغزی خوانش را از نیمکره راست به نیمکره چپ انتقال کند، ولی سایر زبانها از نظر جهت نوشتاری مانند هم هستند.
امروزه دانشمندان علوم اعصاب معتقد هستند که دو نیمکره مغز برای انجام انواع مختلف فعالیتها از طریق کولون کولوسوم همکاری میکنند. در تحقیقی که توسط محققان دانشگاه یوتا انجام شد، ۱۰۰۰ نفر از شرکتکنندگان انتخاب و مغز آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت تا مشخص شود که آیا واقعا آنها از یک طرف مغز بیشتر از طرف دیگرش استفاده میکنند؟ نتیجه پژوهش نشان داد در حالی که فعالیت یک سمت مغز در بعضی مواقع بحرانی گاهی بالاتر بود، ولی بهطور کلی مداخله هر دو طرف مغز عمدتا در فعالیتهایشان برابر بودند؛ بنابراین دو نیمکره به یک اندازه مهم هستند و هر کدام از آنها وظایفی دارند که در تعامل با یکدیگر انجامش میدهند؛ مانند سایر اعضای بدن که در هماهنگی کامل با یکدیگرند.
دنیای یادگیری در حال تغییر و پیشرفت است و یکی از مهمترین و برجستهترین پارادایمها، نظریه یادگیری مبتنی بر مغز است؛ تئوری یادگیری بر مبنای ساختار و کارکرد مغز بنا شده است. سؤال این است که چگونه مغز انسان ممکن است به یادگیری و آموزش کمک کند؟ اکتشافات محققان مؤسسه گلادستون نشان میدهد که یک نوع خاص از نورونها باعث بهبود کارایی در یادگیری میشود و تا زمانی که این نورونها در مغز عمل فرایندهای نرمال و عادی خود را بهدرستی دنبال نمایند، یادگیری اتفاق میافتد و از آنجایی که مغز انسان بهطور مداوم خواستار یادگیری است، نورونها پیوسته در حال اسکن و پردازش اطلاعات هستند. وقتی که نورونها بهصورت مکرر با همدیگر در حال ارتباط باشند، یک شبکه نورونی تشکیل میگردد و یک الگو تکرار میشود و دقیقاً وقتی چنین اتفاقی میافتد و فعالیتی را تکرار میکنیم یادگیری صورت میگیرد، مانند کسی که با تکرار و تمرین توانست پیانو بنوازد.
تحقیقات نشان میدهد که استرس یکی از مهمترین عوامل خلاقیت، حافظه، رفتار، یادگیری و پیشرفت است. معلمانی که عمداً عوامل استرس را ایجاد میکنند _ استرس را بهصورت هدفمند کاهش یا افزایش میدهند_ در کلاس، احتمالاً محیط مثبت کلاس را آزمایش میکنند و به نتیجه موردنظر که ارتقاء دانشآموز است، دست مییابند. از طرفی راههای زیادی برای کاهش استرس در کلاس وجود دارد. بهعنوان مثال: تلفیق ورزشهای کششی، ادغام زنگ تفریح، تدریس خصوصی مهارتهای یادداشتبرداری و استفاده از تربیت بدنی...
تئوری یادگیری مغز محور، جامعترین رویکرد آموزشی است که بر اساس تحقیقات علوم عصبی ایجاد شده است. تأکید اصلی این تئوری این است که بهطور طبیعی مغز چگونه به یادگیری کمک میکند؟ بر همین اساس امروز در عرصه آموزش از روش هایی برای تدریس استفاده میشود که معلمها بتوانند یادگیری را به سطح رشد واقعی هر فرد متناسب با استعداد، علاقه و هیجانات هر دانشآموز برسانند. در حالی که در مدارس سنتی _ که بعضاً در بسیاری مناطق هنوز هم وجود دارند_ اغلب از طریق مأیوس کردن، نادیده گرفتن و سرکوب نمودن استعدادها و علایق دانشآموز، فرایندهای طبیعی یادگیری را دچار اختلال و مشکل میکردند.
_ وظیفه معلم این است که از راهکارها، ابزار و فنون گوناگون برای فعال کردن مغز دانشآموز کمک بگیرد. یک مثال یا یک راهکار بهتنهایی پاسخ گوی فعالسازی مغز نیست. در تمامی سالهای زندگی از لحظه تولد تا مرگ، مغز انسان تحت تأثیر هورمونهایی است که در بدن ترشح میشود. تأثیر همین هورمونها باعث میشود تا هر فردی رفتارهای متفاوتی در شرایط مختلف داشته باشد. گاهی اوقات کم و زیاد این هورمونها اختلالات رفتاری به وجود میآورد. شاید شما هم تاکنون افراد زیادی را بهخصوص در مدرسه دیده باشید که به اصلاح کندذهن باشند یا اختلالات یادگیری داشته باشد حتی دانشآموزانی که یادگیری در آنها کندتر از بقیه هست نیز با بهبود کلاس روش تدریس معلم، افزایش درک مطالب امری بدیهی است. در صورت شناخت و درمان اینگونه افراد، معلمها میتوانند با توجه به شرایط این دانش آموزان و شناسایی نقاط قوت، استعداد و علاقه و مدیریت استرس در آنها و تکرار و تمرین زیاد به موفقیت و بهبود یادگیری آنها کمک کنند. تدریس خوب و اثربخش، تدریسی است که بتواند تجربههای یادگیرنده را هماهنگ سازد و از این طریق بخشهای مختلف را به فعالیت وادارد.
_ یادگیری مستلزم درگیر شدن فیزیولوژیک مغز است. فشار روانی و ترس بهگونهای متفاوت از صلح و آرامش یا چالش و خستگی، بر مغز اثر میگذارد. وظیفهی معلم این است که با آگاهی از میزان استراحت و تغذیه، روش تدریس مناسبی را برای یاددهی و یادگیری انتخاب و با مدیریتی مناسب مطالب درسی را به دانش آموزان عرضه کند.
_ جستجوی معنا، فطری است. مغز در عین حال که موارد آشنا را ثبت میکند، بهصورت همزمان برای پاسخ به محرکهای جدید هم میکوشد. برای یادگیری باید محیطی ملموس آشنا و پایدار، تدارک دیده شود. همچنین باید زمینهای را به وجود آورد تا در آن یادگیرندگان حس کنجکاوی و اشتیاق به نوجویی و اکتشاف و میل به مبارزه با مشکلات را در خود تقویت کنند. از اینرو درسها باید معنادار و مهیج باشند و به یادگیرندگان در انتخابهایش آزادی عمل بدهند.
بنابراین در یادگیری مغز محور در سیستم آموزشی، دستگاه مغز وارد مقوله یادگیری میشود. این نوع آموزش که بر چگونگی کارکرد مغز است، دانشآموز محور است. نکتهی درخور توجه این است که در محیط زندگی یک فرد اگر شرایط رشد و تربیت و آموزش و امکانات کافی نباشد چه بسا حتی شناخت مغز کمتر کمکی به آن فرد نمیتواند بکند؛ بنابراین یکی از مهمترین وظایف معلم، شناسایی استعداد دانشآموز و ارتقا اوست.
استاد سلام مرجع تخصصی تدریس خصوصی، تدریس خصوصی زبان , تدریس خصوصی فیزیک , کلاس روش تدریس , تدریس خصوصی پیانو و ..... آرزوی موفقیت برای تمامی دانش آموزان دارد.
4مهارت مورد نیاز برای ورود دانش آموزان به بازار کار در آینده
با گذشت زمان، همه ی ما نیازمند به روز رسانی مهارت هامون هستیم تا آینده علم و دانش را بیشتر به چالش بکشیم. ما نیاز داریم که فراتر از مرزهای علم و دانش پیش بریم و خود را برای حرکت کردن به سوی آینده آماده کنیم.
" میان آن چیزی که شما یاد می گیرید و آنچه واقعا به یادگیری آن نیاز دارید تفاوت فاحشی وجود دارد"
این عبارتی است که از سوی "انجمن اقتصاد جهانی" ارائه شده که کاملا قابل تامله. در کشور ما این اتفاق بسیار به چشم می خوره که خیلی از دانش آموزان وارد دانشگاه می شند و از رشته هایی فارغ التحصیل میشند که شاید به آن اصلا نیازی هم نداشته باشند!
در این مطلب قصد داریم قدری شما را برای آینده آماده کنیم.این مهارت ها به دانش آموزان کمک میکنه که حداقل قدری جلوتر از زمان پیش برند و در بازار کار موفق تر باشند.
شکی نیست که در عصر حاضرفراتر از واقعیت مجازی ((Virtual Reality و هوش مصنوعی (Artificial Intelligence ) رفته ایم. شما می توانید که در مورد هوش مصنوعی از برگزار کنندگان دوره های هوش مصنوعی کمک بگیرید و تدریس خصوصی هوش مصنوعی را در برنامه های آموزشی قرار بدید. هوش مصنوعی یک راه شگفت انگیز برای ترغیب دانش آموزان برای پیشرفت همزمان با تکنولوژی است.
همچنین سعی کنید با نمایش فیلم ها و اخبار و پیشرفت ها در حوزه هوش مصنوعی علاقه مندی دانش آموزان را به سمت هوش مصنوعی و به اصلاح ارتباط با ماشین افزایش دهید.
همانطور که تلاش برای یادگیری حوزه ماشین و هوش مصنوعی بسیار مهم است، توجه به ارتباطات میان فردی دانش آموزان نیز بسیار مهم است. هوش عاطفی (Emotional intelligence) یک دارایی بسیار مهم محسوب چه برای دانش آموزان چه برای افراد بزرگسال. در زمینه آموزش های مرتبط با هوش عاطفی، به تقویت خود آگاهی ,مهارت های بین فردی خوب ,توانایی برخورد با احساسات( مثبت و منفی ) و بسیاری موارد دیگر پرداخته میشه.
هنگامی که ما با انسان سر و کار داریم قطعا به مهارت هایی نیاز پیدا می کنیم. "یادگیری اجتماعی" و "یادگیری عاطفی" امروزه موضوع بسیار پرطرفداریه. تصور کنیداگر ارتباط بین دانشجو یا دانش آموز با معلمان و استاید روابطی مثبت و بر مبنای هوش عاطفی باشه، سبب بهبود روابط میان آن ها میشه واینکه نظرات بهتر شنیده میشه و توجه بیشتری به ایده های آن ها خواهد شد.
شکی نیست که یادگیری ماشین و هوش مصنوعی، جهان را در اختیار خود داده اند از سویی دیگر، فراوانی داده ها و پدید آمدن علم داده و همچنین مفهومی به نام کلان داده یا big data نیاز به تحلیلگران و دانشمندان داده به چشم می خورد. زیرا این یک انفجار اطلاعاتیه که ممکنه دانش سنتی را دچار زوال کنه. یک مثال ساده برای درک راحت تر مفهوم کلان داده:
همه ما از شبکه های اجتماعی مثل تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک، لینکداین و ... استفاده می کینم. هر روز کلی داده توسط هر کدوم از ما بر روی مرکز داده های این شبکه ها تولید میشه حالا این تعداد داده را برای کل افرادی که روزانه به این شبکه ها سر میزنند در نظر بگیرید. قطعا ذهن ما نمیتونه میزان این داده ها را پردازش کنه. این حجم از داده ها یعنی همان کلان داده که خیلی این داده ها ارزشمند هستند.
برای اینکه دانش آموزان بتونند توانایی تفکر و حل مسئله را یاد بگیرند، باید معلمان آن ها را تشویق به تحلیل اطلاعات از زوایا و ابعاد گوناگون کنند. معلمان همچنین میتونند در مورد موضوعی مشخص بحث کنند، از دانش آموزان بخواهند تا یک فرآیند را در نظر بگیرند یا موضوعی را برای کلاس توضیح بدند یا از آنها بخواهند که در خصوص جوانب مثبت و منفی ایده ای خاص بنویسند. داشتن تفکر انتقادی برای تقویت توانایی های دانش آموزان خیلی مهمه.
4 مهارتی که با هم مروز کردیم این امکان را برای دانش آموزانتان فراهم میکنند تا در جهت موفقیت تحصیلی وحرفه ای برای حوزه ای که در آینده نزدیک انتخاب خواهند کرد پیش برند.
اگر برای تدریس خصوصی هوش مصنوعی، تدریس خصوصی داده کاوی نیاز به معلم خصوصی دارید حتما سری به وب سایت استاد سلام بزنید
با معادلهی مکان-زمان یادگیری آشنا هستید؟!
همانطور که احتمالاً شما هم بارها به این فکر کردهاید که چه زمان و مکانی برای یادگیری دروس و مهارتهای مختلف مناسب است، یکی از مهمترین سؤالات هر فرد و علیالخصوص دانشجویان و دانشآموزان که میخواهند برای کاری مهم هدفگذاری کنند نیز همین مسئله است؛
اساساً فرمول مشخصی برای این موضوع وجود ندارد و افراد مختلف در مکانها و زمانهای مختلف بازدههای متفاوتی دارند و مهمترین مسئله، آشنایی ما با خودمان و شناخت بهترین مکان و زمان برای انجام امور مختلف متناسب با خلقیات و روحیات خودمان است؛
مهمترین مسئله برای مطالعه این است که بعد از خوردن غذا، بلافاصله شروع به مطالعه نکنیم، چراکه در این زمان فشارخون کاهش یافته و مغز انرژی و تمرکز کافی برای مطالعه و یادگیری را ندارد.
نکتهی بعدی که حائز اهمیت است، مطالعهکردن در اوایل صبح و اواخر شب است؛چون در این زمانها مغز یا استراحت کافی داشته و تمرکز کافی دارد (اوایل صبح)، و یا قرار است فرصت کافی برای تجزیه و تحلیل و طبقهبندی اطلاعات داشتهباشد (اواخر شب)
یکی دیگر از نکات مؤثر، شرطیکردن و عادتدادن خود به زمان و مکان مطالعه است؛ یعنی شما باید جا و زمانی مخصوص را درنظر داشتهباشید که بهطور ناخودآگاه با بودن در آن مکان و زمان بهفکر یادگیری و مطالعه بیفتید؛ به همین دلیل برخی افراد در کتابخانهها بازده مطالعاتی بسیار خوبی دارند.
نکتهی مهم بعدی، شناخت ساعت بدن و آشنایی با قابلیتهای بدن در ساعات مختلف شبانهروز است؛
اگر شما میخواهید مطلب مهمی را یاد بگیرید و آن را در حافظهی بلندمدت خود حفظ کنید، بهترین زمان برای یادگیری این مطلب، ساعات پایانی بعدازظهر میباشد؛
مثل کلاس فتوشاپ و شرکت در دوههای برنامهنویسی و حتی یادگیری دروس اختصاصی.
اگر میخواهید فعالیت بدنی و ورزش خاصی را انجام دهید یا تمرین کنید، ساعات ابتدایی بعدازظهر برای شما مناسبتر است؛
و اگر میخواهید مطالعات سطحیتر و جزئیتر که به حافظهی کوتاه مدتتان ارتباط دارد را انجام دهید، ساعات اولیهی صبح زمان مناسبی است؛ مثل کلاس زبان انگلیسی یا دروس عمومی.
عدهای نیز معتقدند شما باید مطالعه و یادگیری دروس و مهارتهایی را که در آنها ضعف دارید، به ساعات اولیه یا پایانی روز موکول کنید تا تمرکز لازم و کافی برای آنها در اختیار داشتهباشید.
آیا میدانستید؟!
"ساعت 9 تا 12 صبح، بهترین زمان برای یادگیری بوده و مغز بیشترین بازدهی را در این ساعات دارد " .
در پایان لازم است یادآور شویم که یکی از مهمترین نکات در امر یادگیری، پیداکردن نسخهی مناسب برای خودمان است؛
باید ساعت بدن خود را به خوبی بشناسیم و بهترین انتخابها را متناسب با ظرفیتهای خودمان داشتهباشیم؛
همچنین تغذیهی مناسب و خواب کافی را فراموش نکنید!
چراکه تأثیر ویژهای روی فرآیند یادگیری و بازده مغز شما خواهند داشت.
شما برای یادگیری چطور برنامهریزی میکنید؟ !
نظراتتون درمورد این مطلب رو با ما به اشتراک بذارید.
استاد سلام مرجع تخصصی تدریس خصوصی، برنامه ریزی درسی،